ایران درگیر جنگ خواهد شد؟

ایران درگیر جنگ خواهد شد؟

آیا ایران که بزرگ ترین کشور و یکی از ستون های امنیت و اقتدار منطقه محسوب می شود مستقیماً درگیر جنگ خواهد شد؟

به گزارش لاکو سید مسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:

فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او
ز من بریده یار آشنای من
کزو بریده باد آشنای او
چه باشد از بلای جنگ صعب تر
که کس امان نیابد از بلای او
(ملک الشعرای بهار)

حمله و تجاوز نیروهای رژیم اسرائیل به برخی مراکز ایران یک رفتار از سر استیصال بود که باید لایه های واقعی آن از سوی مدیران و متخصصان و دیپلمات ها و تحلیلگران برای مردم روشن شود. مدت دراز و بلکه دهه هاست که مردم ایران و افکار عمومی در چنبرۀ شعار و شور و هیاهو از مواجهه با برخی حقایق مهم و مسائل حیاتی بی بهره مانده اند. رشد نفوذ رسانه های خارجی نتیجۀ همین فرایند است. اخبار درست و تحلیل خردمندانه را به سرعت به مردم بدهید تا اعتماد عمومی جلب شود و دست شایعه سازان و رسانه های معاند هم کوتاه شود. ماجرای اخیر در منازعه و تجاوز رژیم صهیونیستی به تهران و چند شهر دیگر کشورمان هرچند به صورت رسمی تأیید شد اما ابهامات آن در افکار عمومی باقی مانده و این بر عهدۀ مسئولان نظلمی و سیاسی است که اجازه ندهند ابهامات باقی بمانند و به پرسش های بی جواب یا شایعات بی اساس بدل شوند.

امروز شرایط ناپایداری در خاورمیانه پدید آمده و پرسش ها و دغدغه های زیادی در اذهان عمومی وجود دارد. اگر خلاصه بخواهیم بگوییم در نتیجه آتش افروزی در فلسطین و سرزمین های اشغالی مدتی است که سایۀ بحران و جنگ ایران و خاورمیانه را درگیر ساخته و به جز فلسطین و حماس لبنان و سوریه و یمن و تاحدی هم عراق و تمامی مردم صلح طلب در این محیط سرگردان و اسیر منازعاتی شده اند که نتایج و پایانش جز سیاهی و آشفتگی نیست. نقطه پایان کجاست و چگونه می توان خسارات انسانی و مالی و نابودی زیرساخت های حیاتی را جبران کرد؟ حملات بی مهار و غیر انسانی رژیم صهیونیستی علیه لبنان و به ویژه مردم جنوب این کشور تا کی ادامه خواهد داشت؟ آیا ایران که بزرگ ترین کشور و یکی از ستون های امنیت و اقتدار منطقه محسوب می شود مستقیماً درگیر جنگ خواهد شد؟

خوشبختانه مدیران عالی کشور ما تجربه و تعقل و دیپلماسی را برگزیده اند و به رغم فشارهای مستمر و زیادی که وارد شد راه طولانی اما مطمئن ایستادگی و مدیریت تنش را دنبال کرده و می کنند. زمان سنجی و درک درست از حرکت مهره های شطرنج خاورمیانه هنر دیپلماسی است و شاید بهترین شاهد آن در فعالیت های خستگی ناپذیر عراقچی وزیر خارجه و تیم دیپلماسی ایران باشد. البته مدیریت عالی کشور با درک دقیق توطئه های فرامنطقه ای و مخمصه ای که دولت نتانیاهو در آن گرفتار شده راهی بخردانه و صبورانه را برگزیده تا بازی یکطرفه و خشونت بار اسرائیل به کامیابی نرسد.

کژراهه ای که رژیم صهیونی دنبال می کند مقصدی جز تضعیف منابع و تنزل اقتدار ایران و نیروهای مقاومت ندارد و فراتر از آن می کوشد نظم و قواعد بین الملل و افکار عمومی را هم در محیط مطلوب خود مهار کند و مخاطرات کنونی را ضرورت های شرایط جنگی جا بزند. در حالی که چنین نیست و جنایات بی سابقه و نسل کشی و تروریسم و کشتار غیرنظامیان نباید پذیرفته یا نادیده انگاری شود. 

در این وضع و شرایط چه باید کرد؟ شعارهای تند و رجزخوانی که سود ندارد! فقط دیپلماسی می تواند این شرایط را تغییر دهد و دست نتانیاهو و جانیان را رو کند. به همین دلیل آنها خواهان گسترش جنگ و دمیدن در آتش منازعه رویارو با ایران هستند. این واقعه آنقدر بزرگ است که جمع کردن و پایان بخشیدن بدان مستلزم سال ها تلاش و رفع هزاران مسأله و معضل خواهد بود و به زعم اربابان تل آویو اصل مسأله و جنایات و اتهامات آنان در حاشیه خواهد ماند و موضوع فلسطین نیز اهمیت خود را از دست خواهد داد. 

ژرژ کلمنسو سیاستمدار فرانسوی سخن جالب و قابل تأملی گفته که در زمره امثال و حکم علم سیاست است. او می گوید: «جنگ مهم تر از آن است که به دست سربازان سپرده شود.» روشن است که او ارزش و منزلت والای سربازان و نیروهای نظامی را به خوبی درک می کند اما راهبرد نظامی را ابزار مهمی برای دستیابی به منافع ملی و حفظ استقلال و تأمین امنیت ملت قلمداد می کند. تفوق دیپلماسی و تعامل پیچیده برای رسیدن به آتش بس و کاستن از خونریزی و خسارات جانبی در جنگ بزرگ ترین میراث تجارب بشری است. جنگ فقط هنگامی الزام خواهد یافت که ناگزیر باشد و ملتی برای دفاع از بنیان های سرزمینی حیاتی و امنیتی خود سلاح به دست گیرد. 

رژیم صهیونیستی فارغ از هر قاعدۀ اخلاقی و انسانی امروز دنبال برافروختن شعله های جنگ است و تصور می کند در دامی که گسترده است می تواند مخالفان و معارضان را اسیر کند. رهبران اسرائیل سال ها در پی میلیتاریزه کردن منطقه بوده اند اما تنها ماندند و اگر دست ایالات متحده از پشت آنان برداشته شود شب هولناکی در انتظارشان خواهد بود. این سرنوشت تمامی نظام های متکی به نظامی گری و زورمداری است. آنان بی اعتنا به دیپلماسی و قدرت لایزال گفتگو و تعامل از بهره های تجارت و مراودات بین ملل بی نصیب می مانند و در انزوا می خشکند.

ایران با منابع و گستره سرزمینی بی همتایی که دارد می تواند در قالب یک قدرت منطقه ای و یک اقتصاد بی جایگزین و شکوفا بر موازنه های خاورمیانه و جهان اثر گذارد. شرط این پویش ورود به مسیر تعامل با جهان در خارج و کسب رضایت مردم در داخل است. بهره گیری از مدیریت علمی متخصص میهن دوست و کارآمد شرط تحقق قدرت و تضمین امنیت است و کیست که نداند ایران به راحتی می تواند به جایگاه بایسته و قدرت درجه اول منطقه صعود کند.

پایان خبر لاکو

نوشته های مشابه