بُکُش و خوشگلم کن! – لاکو
آمارهای قابل اتکا و رسمی از تعداد اعمال جراحی زیبایی در ایران وجود ندارد و بسیاری از آمارهای ارایه شده گمانه زنی های رسانه ای هستند، اما رشد این نوع از اعمال جراحی در جامعه به وضوح قابل مشاهده است و باید دید که چرا ایرانیان تا این حد به دنبال زیباتر دیده شدن هستند و اصولا دلیل این رویکرد پرشتاب در دهه اخیر چیست.
به گزارش لاکو، به نقل از ایرنا، برخی از آن به عنوان «سونامی جراحی های زیبایی» یاد می کنند و می گویند که زنان در ایران، حدود 80 درصد از متقاضیان جراحی های زیبایی را تشکیل می دهند و هر کدام دلایلی برای این تصمیم دارند. برخی به دنبال تعداد بیشتر دنبال کننده در فضای مجازی هستند و برخی رفع عیب های ظاهری را بهانه می کنند، اما همه در یک نقطه به اشتراک می رسند: زیبایی ظاهر.
از جراحی بینی که محبوب ترین عمل زیبایی است تا لیپوساکشن، جراحی افتادگی پلک، سینه و حتی اندام تناسلی هم در این دایره وسیع قرار می گیرند که هر کدام دلیل و داستان جداگانه خود را دارند.
واکنش ها به این ماجرا یا سونامی بیشتر از طرف روانشناسان، جامعه شناسان و حتی پزشکان است. مورد آخر، یعنی پزشکان بیشتر به این دلیل واکنش نشان می دهند که برخی از این مداخلات درمانی و اعمال جراحی زیبایی توسط غیرپزشکان و در مکان های نامناسب انجام می شود. روزی نیست که در فضای مجازی ویدیویی از یک مداخله درمانی مثل کشیدن پوست صورت یا تزریق ژل یا هر نوع مداخله دیگری منتشر نشود که توسط غیرپزشکان انجام شده و عوارض جبران ناپذیری داشته است.
به این موضوع می توان از ابعاد مختلف پرداخت اما، در این گزارش قصد داریم از زاویه روانشناسی و جامعه شناسی به موضوع بپردازیم.
اختلال بد ریخت انگاری و بروز افسردگی
در سال های اخیر بسیاری از افراد به سمت جراحی های زیبایی می روند و دغدغه ظاهر را دارند. نکته این جاست که بدانیم این موضوع می تواند یک نوع اختلال روانشناسی با عنوان اختلال بد ریخت انگاری باشد. اختلالی که در واقع یک نوع وسواس محسوب می شود، اما این نوع از وسواس، به ظاهر و زیبایی و تقارن اندام و چاقی و لاغری حساس است.
نازنین آهنگری «دکترای روانشناسی بالینی» در این رابطه به پژوهشگر ایرنا می گوید: گاهی افراد در واقعیت، مشکلی در یکی از اندام ها دارند، اما برخی دیگر، رفتارهای وسواس گونه در این زمینه نشان می دهند. این افراد به متخصصان مراجعه کرده و دست به جراحی های زیبایی می زنند تا به خواسته خود برسند. ولی مشکل از جایی شروع می شود که فرد پس از جراحی نیز حال خوبی با ظاهر جدید ندارد و حتی همان عمل جراحی هم دغدغه تازه ای می سازد و به مرور تبدیل به افسردگی می شود.
برخی افراد در واقعیت مشکلی در یکی از اندام ها دارند اما گروهی دیگر به دلیل وسواس فکری اقدام به جراحی زیبایی می کنند، اما مشکل از جایی شروع می شود که فرد پس از جراحی نیز حال خوبی با ظاهر جدید ندارد و حتی همان عمل جراحی هم دغدغه تازه ای می سازد و به مرور تبدیل به افسردگی می شود
وی ادامه می دهد: بسیاری از افرادی که در مورد ظاهر خود دغدغه افراطی دارند، از افسردگی زمینه ای رنج می برند و در واقع مشکل این افراد، همان افسردگی است که به شکل دغدغه ظاهر نشان داده می شود. زیرا افراد پس از چند سال که مدام با ظاهر خود مشکل داشتند و به متخصصان مراجعه می کردند، در زندگی و عملکرد اجتماعی دچار مشکلاتی می شوند. حتی ممکن است از خانواده یا محل کار ترد شده و در معاشرت های خود دچار مشکل شوند و خود را منزوی کنند.
آهنگری می گوید: این اختلال می تواند زندگی افراد را فلج کند. حتی برخی از این افراد امکان دارد که به سمت خودکشی بروند و بهتر است با روانشناس صحبت کنند. زیرا این نوع از اختلال، درمان پذیر است. این افراد تصویر تحریف شده ای از بدن خود دارند و دایم در حال اطمینان گرفتن از دیگران هستند. همچنین فردی که به اختلال بد ریخت انگاری دچار است، احساس ها و هیجان هایی را تجربه می کند که به رنج هیجانی تبدیل می شود. شرم، خجالت، خشم و عصبانیت از جمله هیجان های شایع این افراد است که مانع فعالیت های اجتماعی می شود.
آیا زیبایی تنها ارزش زندگی است؟
در سال های اخیر که زندگی در فضای مجازی ارجح تر از زندگی در فضای واقعی شده، دغدغه های افراد نیز فرق کرده است. خیلی ها قبل از خوردن غذا، ابتدا از آن عکس می گیرند تا در اینستاگرام پست کنند. یعنی قبل از چشیدن و لذت بردن از غذا، تصویری از آن را ثبت می کنند تا در ادامه، نمایشی مجازی هم برپا کنند. این رفتار آن قدر بازتولید می شود که انتهایی برای آن قابل تصور نیست.
از طرفی بسیاری از افراد در فضای مجازی، محل کار، جمع دوستان و خانواده، به دنبال رفتارهای نمایشی از ظاهر خود هستند. ظاهری که می تواند بسیاری از عیب و هنرها را نهفته کند و در نتیجه کسی از زشتی و زیبایی باطن آگاه نشود. حالا اگر کسی زحمتی برای پرورش باطن خود نکشیده باشد، به ساده ترین روش، یعنی تغییر ظاهر توجه ویژه می کند.
آهنگری «دکترای روانشناسی بالینی» می گوید: زیبایی ظاهری فقط یکی از ارزش های زندگی است و ارزش های دیگری نیز وجود دارد. اگر تمام زمان خود را فقط برای یک ارزش صرف کنیم، از ارزش های دیگر باز خواهیم ماند. یکی از دلایل افسردگی این است که فرد از رسیدن به ارزش های زندگی خود باز مانده است. فرض کنید فعالیت اجتماعی برای یک فرد ارزشمند است، اما وقت زیادی که برای ظاهر خود صرف می کند، اجازه نمی دهد که به فعالیت اجتماعی برسد و همین می تواند مقدمات افسردگی را ایجاد کند.
افزایش احتمال خودکشی با اختلال بد ریخت انگاری
کارشناسان می گویند که بروز اختلال بد ریخت انگاری یا توجه بیش از حد به ظاهر و انجام اعمال جراحی زیبایی به صورت افراطی، می تواند منجر به بروز افسردگی مزمن شده و هرچه فرد سال های بیشتری با این اختلال درگیر باشد، احتمال خودکشی در او نیز افزایش پیدا می کند.
روانشناس: زیبایی ظاهری فقط یکی از ارزش های زندگی است و ارزش های دیگری نیز وجود دارد. اگر تمام زمان خود را فقط برای یک ارزش صرف کنیم، از ارزش های دیگر باز خواهیم ماند. یکی از دلایل افسردگی این است که فرد از رسیدن به ارزش های زندگی خود باز مانده است
آهنگری در این زمینه می گوید: اگر علایم خودکشی یا آسیب زدن به خود در این افراد دیده شود، باید به روانشناس مراجعه کنند. هرچند متاسفانه این افراد معمولا به روانشناسان مراجعه نمی کنند و بیشتر این افراد را در مطب ها یا مکان هایی می بینیم که می خواهند اعمال جراحی زیبایی انجام بدهند. زیرا بسیاری از این افراد، بینش کافی نسبت به رنج هیجانی خود ندارند و فکر می کنند اگر جراحی های زیبایی مداوم انجام بدهند، مشکل خود را حل می کنند. در حالی که به شدت در این زمینه افراط کرده و در پایان شاید به روانشناس مراجعه کنند.
آیا جامعه مقصر است؟
در دوره های مختلف زمانی، انسان به شکلی تازه به بدن خود نگاه می کند و به نوعی قصد دارد که از بدن خود به عنوان ابزار تولید یا منزلت یا جایگاه اجتماعی استفاده کند. گاهی افراد به واسطه یک جایگاه شغلی ممکن است به فکر اعمال جراحی زیبایی بیفتند و به طور مثال تغییراتی در ظاهر بینی یا چانه خود بدهند.
حتی در سال های اخیر مشاهده می شود که سفید کردن دندان ها به شدت میان بازیگران، مجریان، خوانندگان و به طور کلی افرادی که با مخاطبان گسترده ای سر و کار دارند، رواج پیدا کرده است و همه این ها از دندان هایی سفید و درخشان بهره می برند که شاید برای یک فرد عادی عجیب باشد، اما همین سفیدی دندان هنرمندان نوعی احترام گذاشتن به آنها یا خاص بودن آنها را در ذهن یک فرد عادی جامعه ایجاد می کند.
اگر واقع بین باشیم، باید بپذیریم که نوع برخورد جامعه و سیاست های مختلف، می تواند افراد را به جای این که به سمت پرورش باطن و روان بروند، به سمت توجه بیش از حد به ظاهر و جسم سوق بدهد. هرچند به طور کلی باید بپذیریم که موضوع زیبایی و جوانی در طول تاریخ مد نظر انسان بوده و حتی دست یافتن به اکسیر جوانی و زیبایی، یکی از دلایل انسان کمال طلب برای جنگ و لشکرکشی بوده است.
اباذر اشتری «جامعه شناس» در این رابطه به پژوهشگر ایرنا می گوید: توجه به بدن در کل یک امر مثبت است. زیرا امید به زندگی و سلامت عمومی به این وسیله ارتقا پیدا می کند. ولی این وظیفه جامعه است که از بار منفی موضوع کم کند. وقتی جامعه شامل خانواده، مدرسه، دوستان، رسانه و غیره نقش خود را به درستی ایفا نمی کنند، فرد دچار بحران می شود و این بحران را به شکل هایی مانند مدیریت بدن نشان می دهد که نتیجه آن، روی آوردن افراد به اعمال جراحی زیبایی است. در واقع فردی که به مدیریت بدن نظیر اعمال جراحی زیبایی روی می آورد، خودش مقصر اصلی نیست.
توجه به بدن در کل یک امر مثبت است، اما این وظیفه جامعه است که از بار منفی موضوع کم کند. وقتی جامعه نقش خود را به درستی ایفا نمی کنند، فرد دچار بحران مدیریت بدن می شود که نتیجه آن، روی آوردن افراد به اعمال جراحی زیبایی است
پژوهش ها چه می گویند؟
مریم علمدار ساروی و میرفرهاد قلعه بندی «روانپزشک» در مقاله ای با عنوان «ویژگی های شخصیتی داوطلبان انجام جراحی زیبایی» که در بهار 1383 در شماره چهارم مجله اندیشه و رفتار منتشر شده، در این رابطه نوشته اند: در پژوهشی که در بیمارستان امیراعلم روی متقاضیان رینوپلاستی انجام شده، شخصیت رشد نیافته، تمایل به گوشه گیری و مردم گریزی و اشکال در روابط متقابل را بیش از سایر الگوها نشان داده است.
شاید بتوان گفت این افراد نسبت به ناراحتی های خود بینش کافی ندارند و این امر سبب می شود ناراحتی های خود را به اشتباه به ظاهر خود نسبت دهند و با جراحی برای از میان برداشتن این اشکال بکوشند.
این مقاله ادامه می دهد: برخی پژوهشگران نیز بر این باورند که این بیماران بیشتر احترام به خودشان را از ظاهر خود به دست می آورند و هنگامی که این احترام به خود پایین آمد، در صدد جراحی بر می آیند.
شیلدر (متخصص مغز و اعصاب اتریشی) در زمینه شکل گیری طرحواره بدن بر این باور بود که تصویری که افراد از بدن خود در ذهن تشکیل می دهند، تصویری است که در آن، بدن برای خود آنان نمایان می شود.
فروید (بنیان گذار علم روان کاوی) نیز در زمینه رشد شخصیت به تصویر بدن می پردازد و پژوهش های اخیر نیز ارتباط بین تصویر خود و احترام به خود را مجدد نشان داده است.
پژوهشگران این مقاله می نویسند: به طور کلی بررسی های اجتماعی فرهنگی، تاثیر انتظارات اجتماعی را در سبب شناسی نارضایتی از تصویر بدنی مورد تایید قرار می دهند. از سوی دیگر در سال های اخیر در مورد جراحی زیبایی تبلیغات گسترده ای راه اندازی شده و رسانه های گروهی و الکترونیکی پیوسته آخرین اخبار جراحی ها را گزارش می دهند.
جمع بندی
به طور کلی نمی توان آمار دقیقی از تعداد جراحی های زیبایی که در کشور انجام می شود، ارایه داد. زیرا بسیاری از این جراحی ها که به نوعی دخالت در درمان هستند، اساسا در بیمارستان ها یا مراکز درمانی معتبر انجام نشده و در برخی مراکز زیرزمینی و غیرمجاز یا منازل خود افراد انجام می شوند. مداخلاتی که گاهی جبران ناپذیر هستند و فرد زمانی به پزشک متخصص مراجعه می کند که کار از کار گذشته یا شرایط ترمیم بسیار دشوار است.
این که همواره افراد باید قبل از انجام اعمال جراحی زیبایی با یک روانشناس مشاوره و صحبت کنند، کتمان ناپذیر است. در حالی که بسیاری از افراد ترجیح می دهند از دوستان و خانواده و دنبال کننده های خود نظرسنجی و مشاوره بگیرند، تا یک متخصص روانشناسی.
بسیاری از این افراد حتی با جیب خالی و شرایط نامساعد مالی حاضر می شوند تحت اعمال جراحی قرار بگیرند و بارها و بارها از نتیجه آن ناراضی هستند. بسیاری تا پای مرگ می روند تا فقط کمی زیبایی ظاهری بیشتری داشته باشند.
در نهایت اینکه در زمانی که فرهنگ کتاب و مجله و روزنامه خواندن تقریبا فراموش شده و دیگر کسی داستان و رمان نمی خواند، روزگاری که سطح کیفی محصولات فرهنگی به شدت افت کرده و حرفی برای گفتن ندارد، فرهنگ عجیب و غریب اعمال جراحی زیبایی به واسطه فشارهای اجتماعی روز به روز در حال افزایش است و مشخص نیست تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد و تا چه حد می توان چهره ها را عجیب و غریب تر دید و تعجب کرد.
پایان خبر لاکو