خیابان لاله زار: سفری به تهران قدیم و محله های خاطره انگیز

خیابان لاله زار محله های قدیمی تهران

خیابان لاله زار، یکی از قدیمی ترین و جذاب ترین محله های تهران، مثل یک کپسول زمانه که ما رو پرت می کنه به گذشته های دور و قشنگ شهر. این خیابان بیشتر از یه راه ساده، نبض تپنده نوگرایی و مرکز هنر و فرهنگ پایتخت بوده و با باقی محله های قدیمی تهران یه جورایی دست به دست هم داده تا هویت شهر شکل بگیره.

خیابان لاله زار: سفری به تهران قدیم و محله های خاطره انگیز

تاحالا شده دلتون برای بوی کاهگل و صدای سم اسب و همهمه ی مردم تو بازار و گذرای قدیمی تنگ بشه؟ لاله زار دقیقاً همون جاییه که می تونه این حس رو براتون زنده کنه، حتی اگه الان حال و هوای گذشته اش رو نداشته باشه. این خیابون پر از راز و رمز و قصه است. قصه هایی از شاهان قاجار که می خواستن یه شانزلیزه توی تهران داشته باشن، تا هنرمندا و روشنفکرهایی که اینجا پاتوقشون بود و کلی تحول تو فرهنگ این مملکت رقم زدن. لاله زار یه جورایی ویترین مدرنیته برای تهران قدیم بود و خودش یه محله حسابی به حساب میاد، یه محله ای که با تاریخ تهران گره خورده.

لاله زار کجاست؟ نقشه ای از قلب تهران قدیم

اگه بخوایم دقیق بگیم لاله زار کجاست، باید بگیم این خیابون از جنوب می رسه به میدون امام خمینی (همون میدون توپخونه خودمون) و از شمال هم به خیابون انقلاب اسلامی می خوره (که قدیم بهش می گفتن شاهرضا). این خیابون توی مرکز شهر قرار داره و از قدیم الایام هم جایگاه خیلی مهمی تو بافت قدیمی تهران داشته. نزدیکیش به جاهای مهم دیگه شهر، باعث شده همیشه پر رفت و آمد و شلوغ باشه.

یه نکته ای که شاید خیلی ها ندونن اینه که ما یه «لاله زار اصلی» داریم و یه «لاله زار نو». لاله زار اصلی، همون بخش قدیمی تره که از میدون توپخونه تا خیابون جمهوری امروزی می رسه. لاله زار نو هم بخشیه که بعدها اضافه شد و از خیابون جمهوری تا خیابون انقلاب ادامه داره. هر کدوم از این بخش ها، حال و هوای خاص خودشون رو دارن و توی دوره های مختلف، کاربری های متفاوتی پیدا کردن. اما در کل، وقتی از لاله زار حرف می زنیم، منظورمون همین خیابون تاریخی و پرماجراست که زمانی مظهر تجدد و پاتوق تهرانی ها بود.

از باغ سلطنتی تا شانزلیزه ایران: سیر تاریخی لاله زار

لاله زار، قبل از اینکه به خیابونی پر از سینما و کافه تبدیل بشه، خودش یه باغ بزرگ و دل باز بوده. این باغ توی دوره های مختلف، داستان های زیادی رو به خودش دیده و کم کم تغییر شکل داده تا شده این لاله زاری که ما می شناسیم.

ریشه های قاجاری: شروع یک رویای فرنگی

داستان لاله زار از دوران قاجار شروع میشه. باغ لاله زار توی زمان فتحعلی شاه و محمد میرزا قاجار یه باغ سلطنتی خوشگل و باصفا بود. جای سرسبزی بود که اعیان و اشراف برای تفریح و وقت گذرونی میومدن اونجا. اما اتفاق اصلی زمانی افتاد که ناصرالدین شاه از سفر فرنگ برگشت. شاه قاجار که مجذوب خیابون شانزلیزه پاریس شده بود، یه فکری به سرش زد: «چرا تهران خودمون یه شانزلیزه نداشته باشه؟»

اینجا بود که ناصرالدین شاه دستور داد از دل همون باغ لاله زار، یه خیابون شیک و امروزی بکشن. زمین های اطراف خیابون هم بین درباری ها و مقربین تقسیم شد تا خونه ها و مغازه های باکلاس اونجا سر و کله شون پیدا بشه. شاید براتون جالب باشه که اولین ها توی تهران، همین جا توی لاله زار اتفاق افتادن؛ مثلاً اولین چراغ گاز تهران، توی همین خیابون روشن شد یا اولین گل فروشی پایتخت، به اسم «ژرژیک» همین جا تاسیس شد. این ها نشون میده که لاله زار از همون اول، مهد نوگرایی و تغییر و تحول توی تهران بود.

اوج درخشش: لاله زار، پاتوق هنر، فرهنگ و نوگرایی

اگه بخوام بگم لاله زار کی به اوج خودش رسید، باید اشاره کنم به دوران مشروطه و بعدتر، پهلوی. توی این سال ها، لاله زار دیگه فقط یه خیابون نبود، شده بود مرکز و پاتوق همه هنرمندها، روشن فکرها، آدماهای اهل مد و کلاً هر کسی که دلش می خواست یه جای مدرن و باکلاس رو تجربه کنه. زندگی شبانه توی لاله زار حسابی رونق داشت. مردم دسته دسته می اومدن اینجا تا توی سینماها و تئاترها فیلم و نمایش ببینن، توی کافه ها قهوه بخورن و از شور و حال خیابون لذت ببرن. یه جورایی این خیابون، روی سبک زندگی تهرانی ها تأثیر زیادی گذاشت و باعث شد شهر یه چهره جدید و مدرن به خودش بگیره.

لاله زار اون موقع یه عالمه سینما و تئاتر داشت؛ سینما رکس، لاله، نادر، مایاک، متروپل، کریستال و… اینا اسم هایی هستن که هنوزم توی خاطره تاریخ سینمای ایران موندن. تئاتر نصر، سعدی و گراند هتل هم صحنه نمایش های کمدی و انقلابی بودن. کافه قنادی لاله زار و رستوران ها هم پر بودن از آدمایی که دلشون می خواست توی یه فضای شیک، ساعتی رو بگذرونن. خلاصه بگم، لاله زار اون موقع، قلب فرهنگی و هنری ایران بود و هر اتفاق مهمی که توی این زمینه ها می افتاد، ریشه اش رو می شد تو همین خیابون پیدا کرد.

غروب یک دوران: از بورس فرهنگی تا مرکز برق و روشنایی

اما خب، هر طلوعی یه غروبی هم داره. لاله زار هم از این قاعده مستثنی نبود. کم کم و با اتفاقاتی مثل کودتای ۲۸ مرداد، تغییرات شهری و متاسفانه بی توجهی به بناهای تاریخی، اون شکوه و عظمت فرهنگی لاله زار شروع کرد به کمرنگ شدن. سینماها و تئاترها یکی یکی یا تعطیل شدن یا دیگه رونق قبل رو نداشتن. به جای اون ها، یه صنف دیگه آروم آروم اومد تو لاله زار و اون رو تبدیل به بورس لوازم الکتریکی و لوستر کرد.

شاید براتون جالب باشه که بدونید چطوری این اتفاق افتاد. میگن آقای امانت حدود سال ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ اولین مغازه لوازم الکتریکی رو اینجا باز کرد و بعدش هم مهندس افضلی پور توی سال ۱۳۲۵ نمایندگی یه برند معروف سوئیسی رو آورد توی لاله زار. اینجوری شد که کم کم بساط سیم و کابل و لامپ و لوستر توی لاله زار پهن شد و این خیابون، چهره جدیدی به خودش گرفت. البته که این تغییر، به ضرر بافت تاریخی و فرهنگی لاله زار تموم شد و خیلی از اون بناهای ارزشمند، یا تخریب شدن یا حسابی از بین رفتن. اما هنوز هم، وقتی اسم لاله زار میاد، قبل از برق و سیم، بوی فرهنگ و هنر به مشاممون می رسه.

لاله زار و بافت قدیمی تهران: پیوندی ناگسستنی

لاله زار رو نمیشه جدا از بقیه محله های قدیمی تهران تصور کرد. این خیابون مثل یه شریان اصلی بود که تمام تهران رو به هم وصل می کرد و خودش هم از این محله ها تأثیر می گرفت. یه جورایی، لاله زار ویترین مدرن بافت قدیمی تهران بود و نشون می داد که شهر داره به سمت نوگرایی میره.

شریان حیاتی محله های قدیم تهران

اگه نقشه تهران قدیم رو نگاه کنید، می بینید که لاله زار مثل یه خط مرکزی، به محله های تاریخی دیگه مثل عودلاجان، سنگلج، ارگ و… وصل بود. این خیابون فقط یه گذر نبود، یه مرکز ثقل بود که باعث می شد رفت و آمد بین این محله ها راحت تر بشه و آدما از گوشه و کنار شهر برای کارهای مختلفشون به اینجا بیان. لاله زار با بقیه «محله های قدیمی» تهران یه جورایی فرق داشت. در حالی که خیلی از اون محله ها بیشتر جنبه مسکونی داشتن و زندگی روزمره مردم اونجا جریان داشت، لاله زار بیشتر یه مرکز تجاری-فرهنگی بود. جایی برای تفریح، خرید و دیدن تازه ها. اما همین تفاوت هم باعث می شد که لاله زار یه هویت منحصربه فرد پیدا کنه و به قلب مدرن بافت قدیمی تهران تبدیل بشه. در واقع، لاله زار یه جور گذرگاه حیاتی تو شبکه حمل و نقل اون زمان تهران بود، چه با درشکه ها و چه با پای پیاده.

زمزمه هایی از روزگاران قدیم

وقتی کتاب «تهران قدیم» جعفر شهری رو می خونی، حسابی غرق می شی تو روایت های دل نشینش از لاله زار. شهری می گه:

«عشقی و عارف بهترین نمایشنامه های خود را در سالن گراند هتل آن به معرض تماشا گذارده… زیباترین خانم های شوخ و شنگ و رعناترین پسران دلربا نیز از این ساعات رو به آن می آوردند و شیک پوش ترین مردان و آلامدترین جوانان در این خیابان دیده می شدند.»

این جمله ها آدم رو می بره به اون روزگار که لاله زار پر بود از رفت و آمد آدما از طبقات مختلف جامعه. کارمندها، دانشجوها، هنرمندها، تاجرا و حتی خانم های خونه دار، همه و همه اینجا ساعاتی رو می گذروندن. شور و حالی بود توی خیابون که از دل همون تعاملات روزمره بین آدما شکل می گرفت. تصور کنید یه غروب تابستونی توی لاله زار، بوی گُل های ژرژیک، صدای خنده و همهمه، نور چراغ های گاز و نوای موسیقی از کافه ها و سینماها… واقعاً فضای دلپذیری بوده.

لاله زار پاتوقی بود برای هر کسی که می خواست با فرهنگ و هنر اون زمان آشنا بشه، یا فقط برای تفریح و قدم زدن بیاد. از اون مغازه های لباس فروشی که آخرین مد فرانسه رو می آوردن تا شیرینی فروشی های پر زرق و برق و سینماهایی که جدیدترین فیلم ها رو نشون می دادن. حتی کسانی که اهل موسیقی بودند، خواننده های عامیانه ای مثل مهوش، آفت، قاسم جبلی، تاجیک، روح پرور، علی نظری، آغاسی، سوسن و ایرج حبیبی رو می تونستن روی صحنه ببینن.

تماشاخانه ی خاطره ها: جاهای دیدنی لاله زار دیروز و امروز

لاله زار یه گالری واقعی از خاطره هاست. هر گوشه اش، هر آجری از دیوارهاش، یه قصه ای برای گفتن داره. از پاتوق های فرهنگی و هنری گرفته تا تجارت خونه ها و خانه های قدیمی، همه و همه بخشی از هویت این خیابون پرماجرا رو تشکیل میدن.

پرده هایی که بالا رفتند: سینماها و تئاترها

اگه بخوایم از قلب تپنده فرهنگی لاله زار صحبت کنیم، باید از سینماها و تئاترهاش بگیم. یه زمانی لاله زار خونه بیش از ۱۵ سینما و چندین تئاتر و تماشاخانه بود. اسمایی مثل سینما رکس، لاله، نادر، مایاک، متروپل، کریستال و… توی تاریخ سینمای ما ثبت شدن. این سینماها فقط جای نمایش فیلم نبودن؛ بلکه محلی بودن برای دور هم جمع شدن مردم، حرف زدن از اتفاقات روز و حتی شکل گیری جنبش های اجتماعی و فکری. گراند هتل لاله زار هم که خودش یه دنیا خاطره است. سالن تئاتر گراند هتل، صحنه نمایش های مهمی بوده که خیلی از بازیگرا و نویسنده های بزرگ، کارشون رو از اونجا شروع کردن. الان متاسفانه بیشتر این سینماها یا تعطیل شدن یا دیگه اون رونق سابق رو ندارن و بافتشون هم حسابی آسیب دیده. بعضی ها هم به انبار تبدیل شدن، مثل گراند هتل معروف که دیگه کسی اجازه ورود بهش رو نداره.

از مُد تا لامپ: نبض تجارت لاله زار

لاله زار فقط پاتوق هنری ها نبود، بلکه مرکز تجارت و مد تهران هم محسوب می شد. اوایل دوران پهلوی، یه مغازه ای به اسم «پیرایش» توی ابتدای لاله زار (از سمت میدون توپخونه) بود که حسابی معروف بود. هرکی می خواست لباس مد روز و شیک بپوشه، می رفت سراغ پیرایش. روبروی اون هم کافه قنادی لاله زار بود که جای دنجی برای پاتوق آدما به حساب می اومد. اما خب، همون طور که قبلاً هم گفتیم، این خیابون کم کم مسیرش عوض شد. الان بیشتر لاله زار رو فروشنده های لوازم الکتریکی و لوستر گرفتن. کافیه یه بار از این خیابون رد بشید تا متوجه بشید چقدر مغازه سیم و کابل و لامپ و لوستر اینجا پیدا میشه. یه جورایی هویت تجاریش تغییر کرده، اما هنوزم نبض اقتصادی لاله زار می زنه، فقط با یه آهنگ دیگه.

خانه هایی با هزاران قصه: معماری لاله زار

با اینکه خیلی از بناهای قدیمی لاله زار تخریب شدن، اما هنوزم میشه رگه هایی از معماری باشکوه قاجار و پهلوی رو تو این خیابون دید. مهم ترین بازمانده و نگین این خیابون، «خانه و باغ اتحادیه» یا همون «خانه امین السلطان» هست. این عمارت، یه اثر هنری واقعی از دوران قاجاره و تنها بنای مهمیه که از لاله زار قدیم باقی مونده. دیدنش آدم رو پرت می کنه به اون دوران اشرافیت و معماری فاخر. این خونه یه جورایی هویت لاله زار رو حفظ کرده و نمادی از اون روزهای پرشکوهه. امیدواریم که به خوبی ازش محافظت بشه تا آیندگان هم بتونن از دیدنش لذت ببرن و بوی تاریخ رو ازش استشمام کنن.

کوچه ملی: نوستالژیِ یک گذر

اگه اسمی باشه که با لاله زار حسابی گره خورده باشه، اون اسم «کوچه ملی»ه. این کوچه، یکی از کوچه های اصلی لاله زاره که خودش یه نماد واقعی از نوستالژی و خاطره بازی تهرانی هاست. اسم کوچه ملی حتی توی ترانه ها هم اومده و حسابی توی حافظه جمعی ما ایرانی ها جا باز کرده. رضا یزدانی یه ترانه قشنگ به همین اسم خونده و فیلمی هم به اسم «کوچه ملی» ساخته شده. این کوچه، یه جورایی یادآور دوران طلایی لاله زاره، وقتی که این خیابون واقعاً مرکز فرهنگ و هنر تهران بود و زندگی توی رگ هاش جریان داشت. رفتن تو کوچه ملی، مثل ورق زدن یه آلبوم عکس قدیمیه که پر از عکس های پرخاطره است.

لاله زار در قاب هنر و ادبیات

خیابان لاله زار، به خاطر تاریخچه پربارش، همیشه الهام بخش هنرمندان بوده. از سینماگرها و موزیسین ها گرفته تا نویسنده ها، همه و همه به نوعی از فضای این خیابون تو کارهاشون استفاده کردن و بهش جون بخشیدن. همین نشون میده که لاله زار چقدر توی فرهنگ و هنر ما ریشه داره.

یکی از معروف ترین مستندها، «هشتصد قدم در لاله زار» ساخته امید شریف موسوی هست که مسعود کیمیایی روایتش کرده. توی مستند «تهران امروز» خسرو سینایی هم می تونید صحنه هایی از لاله زار رو با صدای مرتضی احمدی و ترانه «دیشب تو لاله زار» ببینید. فیلم مستند «لاله زاری ها» ساخته حسین احمدیان هم درباره فراز و فرود موسیقی عامه پسند توی ایرانه و مخاطب رو می بره تو فضای لاله زار قدیم. یه مستند دیگه هم هست به اسم «تماشاخانه طهران» که می گرده سراغ تماشاخانه های قدیمی لاله زار و از فعالیت هاشون و علت تعطیلیشون میگه.

لاله زار توی موسیقی پاپ و عامیانه هم حسابی جا باز کرده. رضا یزدانی یه ترانه به اسم «لاله زار» (که موسیقی متن فیلم «حکم» هم بود) خونده و ابی هم آلبومی به همین اسم داره که ترانه محوریش، «لاله زار» هست. این نشون میده که چقدر این خیابون برای خواننده ها جذاب بوده.

حتماً سریال «هزاردستان» علی حاتمی رو دیدید. بخش زیادی از اتفاقات این سریال توی فضای لاله زار اتفاق میفته که البته توی شهرک سینمایی بازسازی شده. این لوکیشنِ لاله زار توی سریال های دیگه مثل «کیف انگلیسی»، «در چشم باد»، «کلاه پهلوی»، «سرزمین کهن»، «جهان پهلوان تختی»، «مدار صفر درجه»، «معمای شاه» و «شهرزاد» هم استفاده شده. این بازسازی نشون میده چقدر هویت بصری لاله زار توی ذهن هنرمندا مهمه و چقدر دلشون می خواد این فضا رو برای نسل های جدید زنده کنن.

لاله زار امروز: از چالش تا امید به احیا

متاسفانه امروز، خیابان لاله زار اون شکوه و جلال گذشته رو نداره. اگه یه سر بهش بزنید، می بینید که صنف لوازم الکتریکی و لوستر حسابی خیابون رو گرفته و از اون حال و هوای فرهنگی و هنری خبری نیست. بافت قدیمی خیابون فرسوده شده و خیلی از بناهای تاریخی که قبلاً ازشون حرف زدیم، یا از بین رفتن یا در معرض تخریب هستن. این وضعیت، چالش بزرگی رو برای حفظ میراث فرهنگی لاله زار ایجاد کرده.

خیلی از آدما نگران هستن که این خیابون با این همه قدمت و خاطره، کم کم هویت اصلیش رو از دست بده و به یه مرکز تجاری معمولی تبدیل بشه. البته تلاش هایی هم برای احیا و بازسازی این خیابون صورت گرفته و پروژه هایی هم هست که امیدواریم به نتیجه برسن. حفظ لاله زار، فقط حفظ یه خیابون نیست، بلکه حفظ یه گنجینه ملی و نمادی از «محله های قدیمی تهران»ه. باید برای زنده نگه داشتن این حافظه جمعی، همه با هم همکاری کنیم تا این خیابون دوباره نفس بکشه و بخش هایی از گذشته باشکوه مون رو به ما و نسل های آینده نشون بده.

چطور به لاله زار برسیم؟ سفری به قلب تاریخ

اگه دلتون خواست خودتون رو به یه سفر توی دل تاریخ تهران دعوت کنید و از خیابون لاله زار دیدن کنید، بهترین راه برای رسیدن به اونجا، استفاده از مترو هست. اصلاً نگران نباشید، خیلی هم راحت و سرراسته.

شما می تونید از چندتا ایستگاه مترو برای رسیدن به لاله زار استفاده کنید:

  • ایستگاه مترو سعدی: این ایستگاه روی خط یک مترو قرار داره. وقتی پیاده شدید، کافیه حدود پنج دقیقه پیاده روی کنید به سمت غرب توی خیابون جمهوری تا به لاله زار برسید.
  • ایستگاه مترو امام خمینی (توپخانه): این ایستگاه توی تقاطع خطوط یک و دو مترو قرار داره. کافیه از قطار پیاده بشید و از خروجی شمالی ایستگاه خارج بشید تا مستقیم به ابتدای خیابون لاله زار برسید.
  • ایستگاه مترو دروازه دولت: این ایستگاه هم توی تقاطع خیابون انقلاب و لاله زار نو قرار داره و به شما امکان دسترسی به بخش شمالی خیابون رو میده.

اگه هم اهل اتوبوس سواری هستید، می تونید از اتوبوس هایی که توی مسیر ایستگاه های سعدی یا امام خمینی تردد می کنن، استفاده کنید. تاکسی هم که همیشه در دسترسه. از خیلی از پایانه ها و نقاط شهر مثل میدون آزادی، تاکسی های خطی به میدون توپخونه (امام خمینی) هست که می تونید باهاشون به راحتی به لاله زار برسید.

برای بازدید هم بهترین زمان، بسته به هدفتون فرق می کنه. اگه دنبال خرید لوازم برقی هستید، خب ساعات کاری مغازه ها رو در نظر بگیرید. اما اگه می خواید حال و هوای قدیمی رو حس کنید و عکس بگیرید، پیشنهاد می کنم یه عصر خلوت یا آخر هفته رو انتخاب کنید که بتونید با خیال راحت توی خیابون قدم بزنید و به بناهای باقی مونده نگاه کنید. خیلی ها هم ترجیح میدن صبح زود به لاله زار برن، وقتی که هنوز خیابون خلوته و میشه با آرامش بیشتری توی گذشته سیر کرد.

لاله زار؛ قصه ای بی پایان از تهران

خیابان لاله زار، بیشتر از یه آدرس ساده روی نقشه، یه بخش جدانشدنی از حافظه جمعی ما ایرانی هاست. این خیابون، نمادی از تحول، نوگرایی، هنر و فرهنگ توی تهران بوده و هست. درست مثل یه پیرمرد با تجربه که هزاران قصه توی دلش داره، لاله زار هم از روزهای اوجش به عنوان «شانزلیزه تهران» تا امروز که بورس لوازم برقی شده، روایت های بی شماری رو توی سینه هاش پنهون کرده.

لاله زار به ما یادآوری می کنه که چقدر مهمیه از میراث فرهنگی و تاریخی مون محافظت کنیم. این خیابون، با همه بالا و پایین هاش، با همه تغییراتش، هنوز هم زنده است و نفس می کشه. یه سفر کوتاه به لاله زار، حتی اگه فقط برای چند دقیقه باشه، می تونه آدم رو از زندگی روزمره و هیاهوی شهر جدا کنه و ببره به گذشته های پرشور و پر رمز و راز تهران.

پس، اگه دنبال یه تجربه ی متفاوت تو دل محله های قدیمی تهران هستید، اگه دلتون برای نوستالژی تنگ شده، یا حتی اگه فقط می خواید ببینید تهران قدیم چه شکلی بوده، حتماً یه سر به خیابان لاله زار بزنید. این خیابون، نه تنها یه گنجینه ملیه، بلکه یه روایت زنده و پویا از هویت چند وجهی پایتخت ماست. یه قصه بی نهایت که هر گوشه اش، می تونه یه بخش جدید از تاریخ رو براتون رو کنه.

نوشته های مشابه