شرایط فسخ قولنامه از طرف خریدار: راهنمای کامل حقوقی

شرایط فسخ قولنامه از طرف خریدار: راهنمای کامل حقوقی

شرایط فسخ قولنامه از طرف خریدار

فسخ قولنامه از طرف خریدار زمانی ممکنه که شرایط خاصی پیش بیاد، مثلاً فروشنده به تعهداتش عمل نکرده باشه، یا ملک یا کالای مورد معامله مشکل جدی و پنهانی داشته باشه. این حق به خریدار کمک می کنه تا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنه و معامله ای که به صلاحش نیست رو به هم بزنه.

امضای یک قولنامه برای خرید هر چیزی، از خونه و ماشین گرفته تا یه جنس کوچیک، یه جور تعهد قانونی حساب میشه. همه ما وقتی پای یه معامله میایم جلو، دوست داریم همه چیز طبق برنامه پیش بره و به قول معروف، معامله سر بگیره. اما گاهی وقتا، شرایط اونجوری که ما فکر می کردیم پیش نمیره و یهو می بینیم که ای دل غافل! چیزی که خریدیم اون چیزی نیست که انتظارش رو داشتیم، یا فروشنده به وعده هاش عمل نکرده. اینجا چه راهی پیش روی ماست؟ آیا راهی هست که بتونیم از این معامله برگردیم؟ بله، قانون برای همین مواقع، حق فسخ رو برای خریدار در نظر گرفته. این حق مثل یه سپر دفاعی می مونه که به شما اجازه میده وقتی حس کردید حقتون ضایع شده یا از معامله تون پشیمون هستید (البته با دلایل قانونی)، از اون معامله خارج بشید و ضرر کمتری ببینید.

اصلا قولنامه چیه و چرا حق فسخ برامون مهمه؟

قبل از اینکه بریم سراغ اینکه چطور میشه یه قولنامه رو فسخ کرد، بیایید اول با خود قولنامه بیشتر آشنا بشیم. قولنامه در واقع یه جور پیش قرارداده که بین خریدار و فروشنده بسته میشه و نشون میده که دو طرف قول و قرار گذاشتن که یه معامله ای رو در آینده انجام بدن. خیلی ها قولنامه رو با مبایعه نامه اشتباه می گیرن، ولی فرق های کوچیکی با هم دارن. مبایعه نامه سندی هست که خودش به معنی قطعی شدن فروش و انتقال مالکیت محسوب میشه، اما قولنامه بیشتر یه تعهد برای انجام معامله اصلیه. با این حال، همین قولنامه هم از نظر قانونی اعتبار بالایی داره و طرفین رو به انجام تعهداتشون ملزم می کنه.

حالا چرا حق فسخ اینقدر برای خریدار مهمه؟ فرض کنید یه خونه رو قولنامه کردین و بعداً متوجه شدین که زیربنای اصلیش مشکل داره یا حتی سندش آماده انتقال نیست. اگه حق فسخ نداشتید، باید با همون وضعیت کنار می اومدید یا دنبال راه های سخت تری برای حل مشکل می گشتید. حق فسخ مثل یه چراغ قرمزه که به شما اجازه میده در شرایط خاص، معامله رو متوقف کنید و جلوی ضرر و زیان بیشتر رو بگیرید. این حق به شما قدرت مانور میده که اگر فروشنده به تعهداتش عمل نکرد یا اشکالی اساسی در معامله پیش اومد، بتونید از خودتون دفاع کنید و معامله رو به هم بزنید.

فسخ، ابطال و انفساخ: فرقشون چیه که باید حواسمون باشه؟

توی دنیای حقوق، سه تا کلمه فسخ، ابطال و انفساخ خیلی شبیه به هم به نظر میان، ولی واقعاً کلی فرق اساسی با هم دارن. دونستن این تفاوت ها خیلی بهتون کمک می کنه تا وقتی به مشکل خوردید، بدونید دنبال کدوم راهکار قانونی باید برید و از حقوق خودتون بهتر دفاع کنید.

فسخ: وقتی خودمون می خوایم قرارداد تموم شه

فسخ یعنی اینکه یکی از طرفین قرارداد (توی بحث ما، خریدار) با اراده و خواست خودش، قرارداد رو به هم میزنه. این کار معمولاً وقتی اتفاق میفته که یه حقی به اسم خیار وجود داشته باشه. خیارها همون حق هایی هستن که قانون یا خود قرارداد بهمون میده تا بتونیم معامله رو فسخ کنیم. مثلاً اگه فروشنده به قولش عمل نکرد، شما می تونید فسخ کنید. فسخ، معامله ای رو که از اول درست بوده، از یه جایی به بعد تموم می کنه و دیگه ادامه پیدا نمی کنه. مثل وقتی که شما یه اشتراک اینترنتی رو کنسل می کنید؛ تا اون لحظه ازش استفاده کردین، ولی از الان به بعد دیگه فعال نیست.

ابطال: وقتی از اول قرارداد باطل بوده

ابطال کلاً یه چیز دیگه ست. وقتی یه قراردادی باطل میشه، یعنی از همون اول که بسته شده، ایراد داشته و هیچ وقت از نظر قانونی وجود نداشته. فرض کنید یه نفر یه ملکی رو به شما می فروشه که اصلاً مال خودش نیست، یا مثلاً شما پولی رو پرداخت می کنید که از نظر قانونی وجود نداره (مثل چک جعلی). در این شرایط، معامله از پایه و اساس باطله و نیازی به فسخ کردن نداره، چون از اول هم معامله ای صورت نگرفته بود که بخوایم تمومش کنیم. انگار یه خطای برنامه نویسی از همون ابتدا وجود داشته و برنامه هرگز درست اجرا نشده.

انفساخ: وقتی قرارداد ناخواسته تموم میشه

انفساخ هم یه جور پایان قرارداد هست، ولی نه با اراده طرفین. اینجا یه اتفاقی میفته که از دست خریدار و فروشنده خارجه و باعث میشه قرارداد خود به خود باطل بشه. مثلاً اگه جنسی رو خریدین و قبل از اینکه به دستتون برسه، توی یه حادثه از بین بره، قرارداد خرید و فروش اون جنس خود به خود منحل میشه. هیچ کس قصد فسخ نداره، ولی شرایطی پیش میاد که قرارداد رو به هم میزنه. این مثل یه جور «نیروی قهریه» می مونه که روی قرارداد تاثیر میذاره و ناخواسته اون رو تموم می کنه.

پس یادمون باشه، ما در مورد فسخ صحبت می کنیم؛ یعنی حالتی که خریدار به دلایل قانونی یا توافقی، خودش تصمیم می گیره به یه معامله ای که از اول درست بوده، خاتمه بده.

چه وقت هایی خریدار می تونه قولنامه رو فسخ کنه؟ (خیارات قانونی)

قانون مدنی ما، به خصوص ماده 396، یه سری حقوق رو برای طرفین معامله در نظر گرفته که بهشون خیارات میگن. این خیارات، همون دستگیره هایی هستن که خریدار می تونه با گرفتن اونها، قولنامه رو فسخ کنه. دونستن این خیارات برای شما به عنوان خریدار خیلی مهمه، چون دقیقاً بهتون میگه در چه شرایطی دستتون برای فسخ بازه. بیایید با هم مهم ترین این خیارات رو مرور کنیم:

خیار غبن: وقتی سرتون کلاه رفته و ضرر کردین

خیار غبن یعنی اینکه شما یه معامله ای کردین که توش ضرر فاحش و بزرگی بهتون وارد شده. فاحش یعنی اینقدر زیاد که عرفاً قابل چشم پوشی نباشه. مثلاً یه ملکی رو خریدین که قیمت واقعیش نصف مبلغی بوده که شما پرداخت کردین، و شما هم از این موضوع خبر نداشتید. شرط مهم برای اعمال این خیار اینه که موقع معامله، از قیمت واقعی خبر نداشتید و این ضرر هم واقعاً فاحش بوده باشه. خیار غبن باید فوری اعمال بشه. یعنی به محض اینکه از این ضرر بزرگ باخبر شدید، باید برای فسخ اقدام کنید. اگه صبر کنید و بعد از مدت طولانی اقدام کنید، ممکنه حقتون از دست بره.

خیار غبن مثل یک بیمه است برای خریدار، که اگر قیمت واقعی رو ندانسته و ضرر زیادی کرده باشه، بتونه حقش رو بگیره. ولی حواستون باشه، این حق رو باید سریع اعمال کنید وگرنه ممکنه از دست بره!

خیار عیب: وقتی ملک یا کالای خریداری شده ایراد داره

خیار عیب وقتی به کار میاد که چیزی که خریدین (چه ملک باشه، چه ماشین یا هر چیز دیگه) یه ایراد یا نقصی داشته باشه که موقع معامله پنهان بوده و شما ازش خبر نداشتید. مثلاً یه خونه خریدید و بعداً متوجه میشید که لوله کشی های اصلیش مشکل داره و آب بندی نیست. این عیب باید: 1. پنهان باشه (نه چیزی که واضح دیده میشه)، 2. در زمان معامله وجود داشته باشه، و 3. ارزش اون ملک یا کالا رو کم کنه. در این حالت، خریدار دو تا انتخاب داره: یا می تونه معامله رو کلاً فسخ کنه یا می تونه معامله رو نگه داره و مبلغی به عنوان ارش (تفاوت قیمت بین مال سالم و مال معیوب) از فروشنده بگیره. مثل خیار غبن، این خیار هم باید فوری اعمال بشه.

خیار تدلیس: وقتی فروشنده سرتون رو کلاه گذاشته

تدلیس یعنی فریب دادن. اگه فروشنده با حرف ها یا کارهای خودش شما رو فریب بده و باعث بشه یه چیزی رو بخرید که اگه حقیقت رو می دونستید، هرگز نمی خریدید، شما حق فسخ معامله رو به خاطر خیار تدلیس دارید. مثلاً فروشنده برای اینکه ملکش رو بهتر نشون بده، ایرادات ساختاری رو با ترفندهایی پنهان کرده باشه و شما بعداً به اونها پی ببرید. اینجا هم شرط فوری بودن خیلی مهمه. به محض اینکه متوجه فریب شدید، باید اقدام کنید.

خیار تخلف از شرط: وقتی فروشنده به قولش عمل نکرده

گاهی اوقات توی قولنامه، یه سری شرط و شروط بین خریدار و فروشنده گذاشته میشه. مثلاً فروشنده تعهد می کنه که ظرف مدت مشخصی سند ملک رو آماده انتقال کنه یا پایان کار ساختمان رو بگیره. اگه فروشنده به این شرط ها عمل نکنه، خریدار حق فسخ معامله رو داره. این شرط ها می تونه انواع مختلفی داشته باشه: شرط صفت (مثل اینکه ملک فلان متراژ باشه)، شرط فعل (مثل آماده کردن سند)، یا شرط نتیجه (مثل اینکه مجوز خاصی گرفته بشه). اگه هر کدوم از این شرط ها رعایت نشه، شما می تونید فسخ کنید.

خیار رؤیت و تخلف از وصف: وقتی چیزی که دیدین یا شنیدین، اون چیزی نیست که تحویل گرفتین

اگه شما یه چیزی رو خریدین که ندیدینش و فقط بر اساس اوصافی که فروشنده گفته یا توی قولنامه نوشته شده، معامله کردین، و بعداً وقتی اون چیز رو می بینید، متوجه میشید که با اون اوصاف گفته شده یا نوشته شده، مطابقت نداره، حق فسخ دارید. مثلاً یه واحد آپارتمان رو روی نقشه خریدین، ولی وقتی میری سر ساختمون، می بینی چیدمان واحد با چیزی که تو نقشه و اوصاف اولیه گفته شده، کلی فرق داره. اینجا هم به محض دیدن و فهمیدن عدم تطابق، باید اقدام کنید.

خیار مجلس: تا وقتی که پای معامله نشستین

این خیار یه کم قدیمی تره و کاربردش توی معاملات امروز محدودتره. خیار مجلس یعنی تا زمانی که خریدار و فروشنده توی مجلس عقد (همون جایی که معامله رو انجام دادن) حاضر هستن و هنوز از هم جدا نشدن، هر کدومشون حق فسخ معامله رو دارن. به محض اینکه از هم جدا بشن و از اون مجلس خارج بشن، این حق از بین میره. توی معاملات مدرن که ممکنه خیلی چیزها مجازی یا با تأخیر اتفاق بیفته، این خیار کمتر کاربرد داره.

خیار شرط: وقتی خودتون شرط و شروط گذاشتین

گاهی اوقات، خود خریدار و فروشنده توافق می کنن که یه حق فسخی توی قراردادشون باشه. به این میگن خیار شرط. مثلاً توی قولنامه می نویسن که خریدار تا یک هفته حق داره معامله رو به هم بزنه، حتی اگه دلیلی هم نداشته باشه، البته ممکنه مجبور بشه مبلغی رو به عنوان جریمه پشیمانی پرداخت کنه. اینجا خیلی مهمه که برای این حق فسخ، مدت زمان مشخصی تعیین بشه. اگه مدت تعیین نشه، هم شرط و هم حتی خود معامله ممکنه باطل بشه (ماده 401 قانون مدنی). پس وقتی دارید قولنامه می نویسید، حواستون باشه که اگه می خواید همچین شرطی بذارید، حتماً زمانش رو هم دقیق مشخص کنید.

  • شرط پشیمانی: می تونید شرطی بذارید که در صورت پشیمانی، با پرداخت مبلغی مشخص (مثلاً درصدی از قیمت کل) امکان فسخ وجود داشته باشه.
  • شرط انجام کاری: فروشنده متعهد بشه کاری رو انجام بده، مثلاً قبل از تاریخ مشخصی، انشعابات ملک رو تکمیل کنه یا بدهی های قبلی ملک رو صاف کنه.

موارد خاصی که فسخ قولنامه ملک توسط خریدار ممکنه

همونطور که قبلاً گفتیم، خیارات قانونی مثل یه راه نجات می مونن، اما گاهی وقتا شرایطی پیش میاد که شاید مستقیم زیر چتر یکی از اون خیارات نباشه، ولی عملاً حق فسخ رو برای خریدار ایجاد می کنه. اینها بیشتر مربوط به تعهدات اصلی فروشنده ست که اگه بهشون عمل نشه، خریدار می تونه اقدام کنه. بیایید چند تا از این موارد خاص رو با هم بررسی کنیم:

فروشنده دیر کرده و ملک رو تحویل نمیده (خیار تأخیر تسلیم)

شما یه خونه خریدین و قرار بوده توی تاریخ مشخصی کلید رو تحویل بگیرید، ولی از اون تاریخ می گذره و خبری از کلید نیست. فروشنده هم هی امروز و فردا می کنه. اینجا خریدار می تونه به استناد خیار تأخیر تسلیم معامله رو فسخ کنه. شرطش هم اینه که برای تحویل، زمان مشخصی تعیین شده باشه و فروشنده به اون عمل نکرده باشه. این حق برای جلوگیری از ضرر شما در اثر معطل شدن و از دست رفتن فرصت های دیگه ایجاد شده.

ملک مشکلات حقوقی داره (مثلاً در رهن بانکه یا توقیفه)

یکی از بزرگترین کابوس های هر خریداری اینه که ملکی رو بخره و بعداً بفهمه مشکلات حقوقی اساسی داره. مثلاً:

  • ملک در رهن بانکه: یعنی فروشنده برای گرفتن وام، سند ملک رو گروی بانک گذاشته و هنوز فکش نکرده.
  • ملک توقیف قضایی داره: یعنی به دستور دادگاه، ملک قابل خرید و فروش نیست.
  • سند ملک مشکل داره یا اصلاً سند نداره: مثلاً سند مشاعیه و فروشنده ادعا کرده شش دانگه، یا ملک کلاً سند رسمی نداره و فقط قولنامه ای خرید و فروش میشه.

توی هر کدوم از این موارد، اگه خریدار موقع معامله از این مشکلات خبر نداشته باشه، می تونه معامله رو فسخ کنه. این موارد می تونه زیرمجموعه خیار عیب یا حتی خیار تدلیس قرار بگیره، چون فروشنده باید اطلاعات درست و کاملی به شما می داده.

سند رسمی به موقع منتقل نمیشه

شاید مهمترین تعهد فروشنده توی معاملات ملکی، انتقال سند رسمی در موعد مقرر به اسم خریدار باشه. اگه توی قولنامه تاریخ مشخصی برای انتقال سند تعیین شده باشه و فروشنده بدون دلیل موجه در اون تاریخ حاضر نشه یا مدارک لازم رو برای انتقال سند فراهم نکنه، خریدار حق فسخ معامله رو به دلیل تخلف از شرط (شرط فعل) داره. البته در کنار فسخ، خریدار می تونه الزام به تنظیم سند رسمی رو هم از دادگاه بخواد، ولی اگه پشیمون باشه و نخواد معامله رو ادامه بده، فسخ بهترین راهه.

چیزی که دیدین یا تو قولنامه نوشتین با واقعیت فرق داره (مثلاً متراژ یا تعداد اتاق)

گاهی اوقات پیش میاد که مشخصات اساسی ملک با چیزی که توی قولنامه نوشته شده یا فروشنده نشون داده، مغایرت داره. مثلاً شما ملکی رو خریدین که قرار بوده 120 متر باشه، ولی بعداً متوجه میشین که 100 متره. یا فروشنده گفته سه خوابه، ولی دو خوابه از آب درمیاد. این موارد هم می تونه منجر به حق فسخ برای خریدار بشه، به خصوص اگه این تفاوت ها فاحش باشن و روی تصمیم شما برای خرید تاثیر گذاشته باشن (مثلاً خیار رؤیت و تخلف از وصف یا حتی خیار غبن).

گام به گام تا فسخ قولنامه: از اعلام تا دادگاه

خب، حالا که با شرایط و دلایلی که میشه قولنامه رو فسخ کرد آشنا شدیم، وقتشه که مراحل عملی این کار رو هم بدونیم. فسخ کردن یه قرارداد کار ساده ای نیست و باید حتماً مراحل قانونی خودش رو طی کنه تا معتبر باشه. اگه این مراحل رو درست نریم، ممکنه حقمون رو از دست بدیم. پس با دقت به این گام ها توجه کنید:

اولین قدم: اعلام رسمی فسخ به فروشنده

یادتون باشه که فسخ، یه عمل حقوقی ایقاع هست. یعنی اراده یک طرف (خریدار) برای به هم زدن قرارداد کافیه، ولی این اراده باید به طرف مقابل (فروشنده) اعلام بشه. بهترین و رسمی ترین راه برای اعلام فسخ، فرستادن اظهارنامه رسمی از طریق دفاتر خدمات قضاییه. توی این اظهارنامه، باید خیلی واضح و روشن بنویسید که چرا می خواهید معامله رو فسخ کنید و به کدوم ماده قانونی یا کدوم شرط قرارداد استناد می کنید. این کار باعث میشه فروشنده نتونه بعداً ادعا کنه که از تصمیم شما خبر نداشته. هرچقدر دلایلتون رو شفاف تر و مستدل تر بنویسید، کارتون برای مراحل بعدی آسون تر میشه.

جمع آوری مدارک لازم: هرچیزی که به دردتون می خوره

وقتی می خواهید فسخ کنید، باید دستتون پر باشه. جمع آوری مدارک و مستندات قوی، نقش خیلی مهمی توی اثبات حقتون داره. هرچی مدرک بیشتری داشته باشید، احتمال موفقیتتون بالاتر میره. این مدارک شامل موارد زیر میشه:

مدرک توضیح
اصل قولنامه / مبایعه نامه این سند، اساس و پایه پرونده شماست و نشون دهنده توافق اولیه دو طرفه.
رسیدهای پرداختی وجه هر نوع فیش بانکی، چک کپی شده، یا رسید دستی که نشون بده شما پولی رو بابت معامله پرداخت کردین، مهمه.
مدارک شناسایی کپی کارت ملی و شناسنامه شما برای احراز هویت.
اظهارنامه ارسالی کپی اظهارنامه ای که برای فروشنده فرستادین تا اثبات کنه شما رسماً فسخ رو اعلام کردید.
مدارک اثبات تخلف فروشنده یا وجود عیب در ملک این بخش مهمترین قسمت قضیه است. بسته به دلیل فسخ، می تونه شامل گزارش کارشناسی (مثلاً برای اثبات عیب در ملک یا متراژ)، شهادتنامه شهود، پیامک ها، ایمیل ها یا هر نوع مکاتبه ای که نشون دهنده عدم ایفای تعهد یا فریب باشه، میشه.

اگه توافق نشد: راهی دادگاه

بعد از اینکه رسماً فسخ رو اعلام کردین و مدارکتون رو جمع کردین، ممکنه فروشنده زیر بار نره و قبول نکنه که معامله رو فسخ کنه. اینجا دیگه چاره ای نیست جز اینکه پای مراجع قضایی رو وسط بکشید. باید یه دادخواست فسخ قولنامه به دادگاه عمومی حقوقی (معمولاً دادگاه محل وقوع ملک یا اقامت خوانده) ارائه بدید. توی دادخواست باید دقیقاً بنویسید که چرا می خواهید فسخ کنید، به کدوم ماده قانونی استناد می کنید و چه مدارکی دارید. روند دادرسی ممکنه زمان بر باشه و نیاز به پیگیری داشته باشه، اما در نهایت، اگه حق با شما باشه، دادگاه حکم فسخ رو صادر می کنه و شما می تونید حق و حقوقتون رو پس بگیرید.

فسخ قولنامه چقدر طول می کشه و چقدر هزینه داره؟

یکی از سوالات مهمی که همیشه ذهن خریدار رو درگیر می کنه، اینه که فسخ قولنامه چقدر زمان می بره و چه هزینه هایی داره؟ جواب این سوال بستگی به این داره که چطور می خواهید فسخ رو انجام بدید: توافقی یا از طریق دادگاه.

فسخ با توافق: سریع تر و کم هزینه تر

اگه خوش شانس باشید و فروشنده همکاری کنه و با دلایلتون کنار بیاد، فسخ قرارداد می تونه خیلی سریع و کم هزینه انجام بشه. در این حالت، شما و فروشنده با هم یه صورتجلسه فسخ تنظیم می کنید و هر دو امضا می کنید. توی این صورتجلسه همه جزئیات فسخ، مثل استرداد پول یا هر توافق دیگه ای، قید میشه. این روش معمولاً ظرف چند روز و با حداقل هزینه (فقط هزینه تنظیم صورتجلسه یا حق التحریر دفترخانه در صورت نیاز) تموم میشه و بهترین سناریو برای هر دو طرفه.

فسخ از طریق دادگاه: صبر و هزینه بیشتر

اگه فروشنده همکاری نکنه و مجبور بشید برید دادگاه، قضیه فرق می کنه. روند دادرسی در دادگاه ممکنه کمی طولانی باشه. معمولاً از 3 تا 6 ماه طول می کشه تا حکم اولیه صادر بشه، و اگه طرف مقابل اعتراض کنه و پرونده بره دادگاه تجدید نظر، ممکنه بیشتر هم بشه. این موضوع کاملاً به پیچیدگی پرونده، شلوغی شعبه دادگاه و حتی زمان بندی جلسات بستگی داره.

هزینه ها هم توی دادگاه بیشتره:

  • هزینه دادرسی: این هزینه بر اساس مبلغ خواسته (یعنی مقداری که شما در دادخواست مطالبه می کنید، مثلاً پول پرداختی یا ارزش ملک) تعیین میشه و حدود 3.5 درصد از اون مبلغ رو شامل میشه.
  • حق الوکاله وکیل: اگه وکیل بگیرید، باید حق الوکاله اش رو هم پرداخت کنید که این مبلغ کاملاً توافقیه و به تجربه وکیل و پیچیدگی پرونده بستگی داره.
  • هزینه های کارشناسی: اگه برای اثبات عیب یا غبن نیاز به کارشناسی باشه، هزینه کارشناسی هم به عهده طرفی که درخواست داده، خواهد بود.
  • هزینه ارسال اظهارنامه: این هم جزو هزینه های اولیه هست، ولی مبلغ زیادی نیست.

چطوری از خودمون در برابر مشکلات قولنامه محافظت کنیم؟ (نکات طلایی)

همیشه میگن پیشگیری بهتر از درمانه! توی معاملات ملکی و هر نوع قولنامه ای هم همینطوره. با رعایت یه سری نکات مهم قبل از امضای هر سندی، می تونید حسابی از خودتون در برابر مشکلات بعدی و نیاز به فسخ کردن محافظت کنید و سرتون رو از کلی دردسر نجات بدید.

اهمیت مطالعه دقیق و تنظیم هوشمندانه قولنامه:

قبل از اینکه پای هر قراردادی رو امضا کنید، تک تک بندهاش رو با دقت بخونید. هر جاییش رو که نفهمیدید یا براتون مبهم بود، حتماً از فروشنده یا یه متخصص بپرسید. سعی کنید تمام توافقات و شروط رو، حتی اون هایی که به نظرتون کوچیک میاد، توی قولنامه بنویسید. این کار مثل یه نقشه راه برای آینده ست.

عدم اسقاط کلیه خیارات در قولنامه (خیلی مهم!):

یکی از بندهای رایجی که خیلی وقت ها توی قولنامه ها می بینیم، اینه که نوشته میشه کافه خیارات ساقط گردید. یعنی چی؟ یعنی شما با امضای این بند، از تمام حقوق فسخی که قانون بهتون داده (همون خیاراتی که بالاتر توضیح دادیم)، دست کشیدید! و دیگه تحت هیچ شرایطی نمی تونید معامله رو فسخ کنید، حتی اگه سرتون کلاه رفته باشه یا ملک ایراد اساسی داشته باشه. پس خیلی مهمه که به این بند حسابی دقت کنید و اگه امکانش هست، به هیچ وجه چنین بندی رو قبول نکنید یا حداقل اون رو محدود به موارد خاصی کنید.

درج شروط فسخ خاص در قولنامه:

اگه نگران چیزی هستید، مثلاً نگرانید که فروشنده سند رو به موقع آماده نکنه یا پایان کار رو نگیره، حتماً شرط فسخ برای اون مورد خاص رو توی قولنامه بنویسید و یه مدت زمان مشخص هم براش تعیین کنید. مثلاً: در صورت عدم انتقال سند در تاریخ مقرر (مثلاً 1403/05/01)، خریدار حق فسخ قرارداد را دارد و فروشنده موظف به پرداخت خسارت به مبلغ X تومان خواهد بود. اینطوری دستتون برای آینده بازه.

لزوم دریافت مشاوره حقوقی قبل از عقد قرارداد و در زمان فسخ:

مهمترین و بهترین راه برای محافظت از حقوق خودتون، مشورت با یه وکیل یا مشاور حقوقی متخصصه. قبل از امضای یه قولنامه مهم، حتماً متن قرارداد رو به یه وکیل نشون بدید تا براتون بررسی کنه. اگه هم به مرحله فسخ رسیدید، باز هم مشاوره با وکیل می تونه بهتون کمک کنه که بهترین راه رو انتخاب کنید، مدارک لازم رو جمع آوری کنید و مراحل قانونی رو به درستی طی کنید. وکیل مثل یه راهنمای باتجربه می مونه که توی پیچ و خم های حقوقی کنارتون هست و اجازه نمیده توی چاه بیفتید.

یادتون باشه، در معاملات ملکی و خرید و فروش های بزرگ، عجله کار دست آدم میده. همیشه با چشم باز و اطلاعات کامل قدم بردارید تا از هرگونه پشیمانی و ضرر مالی احتمالی جلوگیری کنید.

با رعایت این نکات، می تونید با خیال راحت تری پای میز معامله بشینید و مطمئن باشید که در صورت بروز مشکل، حق و حقوق شما محفوظ خواهد بود.

حالا که حسابی با شرایط فسخ قولنامه از طرف خریدار آشنا شدیم و فهمیدیم که چقدر این حق می تونه به درد بخور باشه، دیگه با چشم بازتری سراغ معاملات میریم. فرقی نمی کنه قراره چی بخریم، از یه ماشین ساده تا یه ویلای بزرگ، دونستن حقوقمون به عنوان خریدار همیشه بهمون کمک می کنه تا از خودمون در برابر مشکلات احتمالی محافظت کنیم.

قانون گذار این خیارات و حقوق رو برای حمایت از ما در برابر ضرر و زیان و فریب کاری گذاشته، پس چرا ازش استفاده نکنیم؟ مهمترین چیز اینه که قبل از هر معامله ای حسابی تحقیق کنیم، قولنامه رو با دقت بخونیم و اگه لازمه، از یه مشاور حقوقی کمک بگیریم. با همین چند تا نکته ساده، می تونیم معامله ای امن و بی دردسر داشته باشیم و دیگه نگران پشیمونی از معامله های گذشته نباشیم.

در نهایت، همیشه یادتون باشه که دانش، قدرت میاره. وقتی حقوق خودتون رو بدونید، با اعتماد به نفس بیشتری معامله می کنید و کمتر احتمال داره که کسی بتونه حقتون رو ضایع کنه.

نوشته های مشابه