کره شمالی: چهارمین ارتش بزرگ جهان | حقایق پشت پرده

کره شمالی، چهارمین ارتش بزرگ جهان را دارد حقایقی از کره شمالی
کره شمالی با ارتش بزرگ و تجهیزات نظامی خاص خودش، واقعا یکی از نظامی ترین کشورهای دنیاست و همین موضوع، باعث شده که خیلی ها کنجکاو باشن تا از رمز و راز این کشور بیشتر بدونن. این مقاله قرار نیست خشک و رسمی باشه، بلکه می خوایم با هم یه گشتی تو دل این سرزمین مرموز بزنیم و ببینیم پشت اون پرده ابهام چه خبره و چرا کره شمالی تا این حد روی قدرت نظامی اش مانور می ده.
کره شمالی، کشوری که اسمش همیشه با کلمات رمزآلود، منزوی و ارتش بزرگ گره خورده. شاید کمتر کشوری تو دنیا باشه که مثل کره شمالی تا این حد تو کانون توجه باشه و در عین حال، اطلاعات کمی ازش به بیرون درز کنه. از همون ابتدا که اسمش رو می شنویم، یه عالمه سوال تو ذهنمون شکل می گیره: راستی راستی چهارمین ارتش بزرگ دنیا رو داره؟ مردمش چطور زندگی می کنن؟ اوضاع اقتصادیش چه جوریه؟ و خیلی سوال های دیگه. قراره تو این نوشته، با یه لحن خودمونی و راحت، پرده از این رازها برداریم و با هم نگاهی عمیق تر به کره شمالی بندازیم؛ از قدرت نظامی شگفت انگیزش گرفته تا تاریخ پر فراز و نشیب، نظام سیاسی خاص، اقتصاد مرموز و جامعه ای که شاید با هیچ جای دیگه دنیا قابل مقایسه نباشه.
قدرت نظامی کره شمالی – چرا چهارمین ارتش بزرگ جهان؟
وقتی حرف از کره شمالی می شه، اولین چیزی که شاید به ذهن خیلی هامون می رسه، همون داستان ارتش عظیم الجثه و مانورهای نظامیشونه. راستی راستی چرا این کشور تا این حد رو توان نظامی خودش تمرکز کرده؟ خب، این یه جورایی برمی گرده به فلسفه بقای خودشون و همون سیاست خاصی که بهش می گن سونگون.
ارتش خلق کره (KPA) در یک نگاه
ارتش خلق کره یا همون KPA، قلب تپنده سیستم دفاعی کره شمالیه. این ارتش فقط یه نیروی نظامی ساده نیست؛ بلکه تو تمام جنبه های زندگی مردم و دولت این کشور حضور پررنگی داره. KPA پنج تا شاخه اصلی داره: نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی، نیروهای موشکی راهبردی و نیروهای عملیات ویژه. فکرش رو بکنید، یه ارتش با این همه زیرمجموعه!
اما چیزی که شاید بیشتر از همه آدم رو شوکه می کنه، اندازه این ارتشه. کره شمالی با داشتن چیزی حدود 1.1 تا 1.28 میلیون نفر نیروی فعال، واقعاً جزو چهار ارتش بزرگ دنیاست. تازه این همه ماجرا نیست! چیزی حدود 7.7 تا 6.3 میلیون نفر هم نیروی ذخیره دارن که هر وقت لازم باشه، آماده ان تا وارد عمل بشن. علاوه بر این، حدود 5.889 میلیون نفر نیروی شبه نظامی هم وجود داره که نشون می ده کلاً حدود 20 درصد از مردان بین 17 تا 54 سال این کشور، به نوعی درگیر فعالیت های نظامی ان. با این اوصاف، کره شمالی رو می شه نظامی شده ترین کشور تو دنیا دونست. خدمت سربازی هم که تا 10 سال برای بیشتر مردان اجباریه، خودش یه دلیل مهم برای این تعداد نیروی عظیمه.
حالا بریم سر فلسفه سونگون. این کلمه به زبان ساده یعنی سیاست اولویت نظامی. یعنی چی؟ یعنی تو کره شمالی، هر کاری که بخوان بکنن، اولویت اصلی با ارتشه. چه تو تخصیص منابع، چه تو تصمیم گیری های دولتی و حتی تو زندگی اجتماعی مردم، ارتش حرف اول رو می زنه. همین باعث شده که بخش زیادی از منابع کشور، به جای اینکه صرف توسعه اقتصادی یا رفاه مردم بشه، خرج ارتش و تسلیحات نظامی بشه. این تفکر نشون می ده که برای رهبران کره شمالی، بقا و امنیت ملی، اون هم از طریق قدرت نظامی، حرف اول و آخر رو می زنه.
توانمندی های تسلیحاتی و استراتژیک
وقتی می خوایم راجع به توان نظامی کره شمالی حرف بزنیم، باید به قدرت تسلیحاتی شون هم اشاره کنیم. شاید بپرسید با این همه تحریم، از کجا سلاح میارن؟ خب، بیشتر تجهیزاتشون یا تولید خودشونه یا از مدل های قدیمی کشورهای دیگه الگوبرداری شده، ولی خب تعدادشون خیلی زیاده!
نیروی زمینی
نیروی زمینی کره شمالی، واقعاً یه قدرت بزرگه. فکرش رو بکنید، حدود 4200 دستگاه تانک، 4300 عراده توپخانه و 2250 قبضه سلاح خودکششی دارن. این تعداد خیلی زیاده و نشون می ده که اونا روی نبردهای زمینی حساب ویژه ای باز کردن. یه نکته جالب دیگه اینه که اونا یکی از بزرگ ترین و زبده ترین نیروهای عملیات ویژه جهان رو دارن، با حدود 180,000 نفر نیروی آموزش دیده. این یعنی اگه قرار به عملیات های خاص باشه، این نیروها آماده ان.
نیروی دریایی
شاید براتون عجیب باشه، ولی کره شمالی بعد از ایالات متحده، بزرگ ترین ناوگان زیردریایی رو تو دنیا داره. حدود 70 فروند زیردریایی! این تعداد برای یه کشور با این وسعت و اقتصاد، واقعاً قابل تأمله. علاوه بر این، ناوچه ها، مین های جنگی و هواناوهای زیادی هم دارن که تو عملیات های دریایی به کارشون می آد.
نیروی هوایی
نیروی هوایی کره شمالی، با اینکه از لحاظ تجهیزات، یه مقدار قدیمی تر از نیروی زمینی و دریایی به نظر می رسه، اما بازم تعدادش قابل توجهه. حدود 452 فروند جنگنده، 100 فروند هواپیمای ترابری، 169 فروند هواپیمای آموزشی و 220 فروند هلیکوپتر دارن. البته بیشتر این هواپیماها، مدل های قدیمی شوروی سابق یا چین هستن، ولی خب بازم نشون می ده که دستشون خالی نیست.
برنامه های موشکی و هسته ای
این بخش، شاید مهم ترین و پر سروصداترین بخش از توان نظامی کره شمالی باشه. اونا تو چند سال اخیر، حسابی روی توسعه موشک ها و سلاح های هسته ای مانور دادن. موشک هایی مثل موسودان و تائپودونگ 1 و 2، با بردهای تخمینی چند هزار کیلومتر، نشون می ده که اونا می خوان به یه قدرت موشکی جدی تبدیل بشن. مخصوصاً موشک های بالستیک قاره پیما (ICBM) که توانایی رسیدن به آمریکا رو دارن، حسابی همه رو نگران کرده.
کره شمالی از سال 2006 تا 2017، چندین آزمایش هسته ای انجام داده (2006، 2009، 2013، 2016، 2017). تو سال 2022 هم رسماً خودش رو یه کشور هسته ای اعلام کرد. این یعنی اونا دیگه فقط تهدید نمی کنن، بلکه واقعاً سلاح هسته ای دارن و این مسئله، معادله های منطقه ای و جهانی رو حسابی به هم ریخته.
«کره شمالی با اعلام رسمی خود به عنوان یک کشور هسته ای در سال ۲۰۲۲، مسیر جدیدی را در روابط بین الملل ترسیم کرده است.»
بودجه و چالش های مدرن سازی
بودجه نظامی کره شمالی، یه بحث داغه. ارقام اعلامی برای بودجه نظامیشون بین 6 تا 7.5 میلیارد دلار آمریکا تخمین زده می شه. فکرش رو بکنید، با این اقتصاد ضعیف، بخش بزرگی از درآمد کشور داره خرج نظامی گری می شه. این خودش نشون می ده که سیاست اولویت نظامی چقدر تو این کشور جدی گرفته می شه و چقدر روی زندگی مردم تأثیر می ذاره. این مبلغ، نسبت به تولید ناخالص داخلی کشور، واقعاً رقم بزرگیه و باعث می شه که بخش های دیگه اقتصاد، مثل بهداشت، آموزش و رفاه، از توجه کمتری برخوردار بشن.
یه چالش بزرگ دیگه برای کره شمالی، بحث مدرن سازی تجهیزات نظامی شونه. با وجود این همه تحریم های بین المللی و وضعیت اقتصادی نه چندان خوب، اونا نمی تونن به راحتی تجهیزات جدید و پیشرفته نظامی بخرن. به همین خاطر، بخش زیادی از سلاح ها و هواپیماهاشون قدیمی و مربوط به دهه های قبله. این موضوع باعث می شه که از لحاظ تکنولوژی نظامی، از کشورهای پیشرفته دنیا عقب باشن. اما نباید این رو دست کم گرفت.
با وجود تجهیزات قدیمی، اندازه عظیم ارتش کره شمالی و نزدیکی اون به مناطق پرجمعیت و غیرنظامی کره جنوبی، این ارتش رو تبدیل به یه تهدید جدی می کنه. فکرش رو بکنید، با یه گلوله توپ هم می تونن آسیب های زیادی بزنن. این یعنی حتی اگه پیشرفته ترین سلاح ها رو نداشته باشن، نفس حضور این تعداد نیروی نظامی و نزدیکی به مرز، یه نگرانی دائمی برای همسایه ها و جامعه جهانیه. این خودش یه جور بازدارندگی برای کره شمالی به حساب می آد، چون هیچکس نمی خواد عواقب یه درگیری بزرگ تو این منطقه رو به جون بخره.
حقایقی ناگفته از کره شمالی
حالا که یه دید کلی نسبت به قدرت نظامی کره شمالی پیدا کردیم، بیاید یه کمی هم از حقایق ناگفته این کشور مرموز باخبر بشیم. کره شمالی فقط یه ارتش بزرگ نیست، بلکه یه تاریخ طولانی، یه جغرافیای خاص و یه جامعه متفاوت داره که دونستن در موردش خالی از لطف نیست.
جغرافیای سرزمین منزوی
کره شمالی، نیمه شمالی شبه جزیره کره رو اشغال کرده و تو شرق آسیا قرار داره. از شمال با چین و روسیه همسایه است و مرزشون با رودخانه های یالو و تومن مشخص می شه. از جنوب هم که با همسایه همیشگی و رقیبش، یعنی کره جنوبی، مرز داره. این مرز معروف، همون خط 38 درجه است که به منطقه غیرنظامی کره (DMZ) معروفه و یکی از پرتنشن ترین مرزهای دنیاست. از غرب به دریای زرد و از شرق به دریای ژاپن (یا دریای شرق، اونطور که خودشون می گن) راه داره.
کشور کره شمالی، تقریباً کوهستانیه و کوه ها تو بیشتر نقاطش پراکنده ان. جلگه ها، بیشتر تو کرانه های غربی و بعضی نواحی ساحل شرقی قرار دارن که برای کشاورزی مناسبن. رودخانه های مهمی مثل یالو و تومن هم تو این کشور جاری ان. قسمت زیادی از مساحت این کشور هم پوشیده از جنگله. پایتخت و بزرگ ترین شهر این کشور، پیونگ یانگ هست که یه شهر مدرن و نسبتاً توسعه یافته به حساب می آد (البته برای کره شمالی!). شهرهای مهم دیگه هم مثل هامهونگ و چونگجین هستن که بیشتر مراکز صنعتی و بندری محسوب می شن.
کره شمالی از 9 استان، 4 شهرداری و 2 شهر ویژه تشکیل شده که هر کدوم زیر نظر یه شورای منتخب مردم اداره می شن. البته این انتخاب هم داستان های خاص خودش رو داره که جلوتر بهش می رسیم. این تقسیمات کشوری کمک می کنه که دولت کنترل بیشتری روی مناطق مختلف داشته باشه.
سیر تاریخی یک ملت تقسیم شده
تاریخ کره، خیلی قدیمیه و به دوران پادشاهی گوجوسان برمی گرده. بعد از اون، سلسله هایی مثل گوریو و چوسان، سال ها بر این شبه جزیره حکمرانی کردن. کلمه کره هم از همون سلسله گوریو گرفته شده. تو این دوران، آئین بودایی و بعداً کنفوسیوس گرایی حسابی تو این سرزمین رواج پیدا کرد.
ماجرای تقسیم کره، بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. وقتی ژاپن تو سال 1945 تسلیم متفقین شد، شبه جزیره کره بین شوروی و آمریکا تقسیم شد: شمالش افتاد دست شوروی و جنوبش دست آمریکا. تو سال 1948، دو دولت جداگانه تو شمال (جمهوری دموکراتیک خلق کره با رهبری کیم ایل سونگ) و جنوب (جمهوری کره) تشکیل شد. این دو کشور، از همون اول همدیگه رو به رسمیت نشناختن و هر کدوم ادعای حاکمیت بر کل شبه جزیره رو داشتن.
جنگ کره، یه نقطه عطف تو تاریخ این کشوره. تو سال 1950، نیروهای کره شمالی به کره جنوبی حمله کردن و یه جنگ خونین سه ساله شروع شد. این جنگ، با دخالت نیروهای سازمان ملل متحد (به رهبری آمریکا) و چین، حسابی طول کشید و تلفات زیادی به بار آورد. تو سال 1953، یه توافق آتش بس امضا شد، اما نکته کلیدی اینجاست که هیچ معاهده صلح رسمی ای تا به امروز بین دو کره امضا نشده. یعنی اونا هنوز از لحاظ فنی در حال جنگن! همین موضوع، همیشه یه سابقه ذهنی برای کره شمالی بوده که باید همیشه آماده جنگ باشه.
بعد از جنگ، کیم ایل سونگ، اولین رهبر کره شمالی، فلسفه شخصی خودش به نام جوچه رو به عنوان ایدئولوژی دولتی مطرح کرد. جوچه یعنی خودکفایی و استقلال مطلق. این ایدئولوژی باعث شد کره شمالی بیشتر از قبل منزوی بشه و روی پاهای خودش وایسته (حداقل تو ظاهر). بعد از کیم ایل سونگ، پسرش کیم جونگ ایل و حالا نوه اش، کیم جونگ اون، رهبری کشور رو به عهده دارن و کیش شخصیت حول این خانواده، همچنان پابرجا مونده.
تو سال های اخیر، مخصوصاً از 2017 به این ور، تنش ها بین کره شمالی و آمریکا حسابی بالا گرفته و آزمایش های موشکی و هسته ای کره شمالی، دنیا رو نگران کرده. تازه، کیم جونگ اون تو سال 2024 رسماً اعلام کرد که دیگه به دنبال اتحاد مسالمت آمیز با کره جنوبی نیست و کره جنوبی رو دولت دست نشانده استعماری دونست. این یعنی از حالا به بعد، مرز 38 درجه براشون یه خط مرزی ملیه و اگه جنگی رخ بده، هدفشون ضمیمه کردن کل کره جنوبیه. این تغییر سیاست، واقعاً یه اتفاق بزرگه.
نظام سیاسی و ایدئولوژی انحصاری
وقتی می گیم کره شمالی، باید بدونیم که داریم در مورد یه دیکتاتوری توتالیتر حرف می زنیم. یعنی چی؟ یعنی دولت تو تمام جنبه های زندگی مردم دخالت می کنه و هیچ آزادی فردی به اون معنا وجود نداره. کیش شخصیت حول خانواده کیم (کیم ایل سونگ، کیم جونگ ایل و کیم جونگ اون) به حدی زیاده که کیم ایل سونگ حتی بعد از مرگش هم رئیس جمهور ابدی کشور اعلام شده. تقریباً هیچ کشور دیگه ای تو دنیا همچین عنوانی رو نداره.
حزب کارگران کره، تنها حزب حاکم تو این کشوره و هر چیزی که دولت می گه، قانون محسوب می شه. انتخابات هم که دیگه داستان خودشو داره. فکرش رو بکنید، فقط یه نامزد برای هر پست وجود داره و مردم فقط می تونن به اون رأی بدن یا اگه خیلی شجاع باشن، اسمش رو خط بزنن! که البته این کار هم عواقب خودش رو داره. پس دموکراسی تو کره شمالی، بیشتر یه اسم و رسمه تا یه واقعیت.
مهم ترین ستون نظام سیاسی کره شمالی، همون ایدئولوژی جوچه هست. این مکتب، روی خودکفایی، استقلال و اولویت نظامی تأکید داره. یعنی کره شمالی باید تو همه چیز خودش روی پای خودش وایسته و به هیچ کشوری وابسته نباشه. همین باعث شده که از لحاظ اقتصادی هم به انزوا کشیده بشن و کمتر با دنیا ارتباط داشته باشن. البته کره شمالی عضو سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد و گروه 77 هست، اما این عضویت ها بیشتر برای حفظ ظاهر بین المللیه تا تعامل واقعی.
اقتصاد دستوری و بقا در انزوا
اقتصاد کره شمالی، یه اقتصاد دستوری هست. یعنی دولت، تمام جوانب اقتصادی رو کنترل می کنه؛ از تولید گرفته تا توزیع. بخش زیادی از شرکت ها دولتی ان و مزارع هم به صورت جمعی اداره می شن. این مدل اقتصادی، باعث شده که انعطاف پذیری پایینی داشته باشن و به راحتی نتونن با شوک های بیرونی کنار بیان.
آمار و ارقام اقتصادی کره شمالی خیلی دقیق نیستن و حدودی تخمین زده می شن. تولید ناخالص داخلی و سرانه اون، نسبتاً پایینه و این نشون می ده که مردم تو رفاه زیادی نیستن. واحد پولشون وون کره شمالی هست. حدود 20 میلیون نفر نیروی کار دارن که بخش قابل توجهیشون تو کشاورزی مشغولن. یه نکته تلخ اینه که بخشی از نیروی کار این کشور رو افرادی تشکیل می دن که تو اردوگاه های کار اجباری محکوم شدن. حتی کارگرانی رو هم به کشورهای دیگه می فرستن و بخش زیادی از دستمزدشون رو دولت برای خودش برمی داره. اینا همه برای کمک به اقتصاد مقاومتی کره هستن!
کره شمالی از لحاظ منابع طبیعی، غنیه. مخصوصاً ذخایر اورانیوم زیادی داره. صادرات اصلی شون هم زغال سنگه که بیشتر به چین می فروشن. گیاهان دارویی مثل جینسنگ و حتی ماری جوانا (که تو این کشور قانونیه و جزو مواد مخدر محسوب نمی شه و یه منبع درآمدی برای حکومته!) هم صادر می کنن. در مقابل، محصولات نفتی، ماشین آلات و مواد خوراکی وارد می کنن. چین و روسیه هم شرکای تجاری اصلی شون هستن.
معضل قحطی و ناامنی غذایی، یه زخم عمیق رو تن کره شمالیه. تو دهه 90 میلادی، یه قحطی بزرگ تو این کشور رخ داد که بین 240,000 تا 2 میلیون نفر رو به کام مرگ کشوند. حتی الان هم، بخش بزرگی از مردم، مخصوصاً زنان و کودکان، از سوءتغذیه رنج می برن و به کمک های غذایی بین المللی وابسته هستن. جالبه که گفته می شه تو اون دوران، کمک های بشر دوستانه هم تو بازار سیاه فروخته می شده!
یه مشکل دیگه هم کمبود انرژیه. تو کره شمالی، شب ها شهرهای زیادی تو خاموشی فرو می رن، چون برق کافی ندارن. تصاویر ماهواره ای هم این رو نشون می ده که تفاوت کره شمالی با کره جنوبی از لحاظ روشنایی شبانه، مثل روز و شبه. اینا همه نشون می ده که اقتصاد این کشور، با وجود تلاش های زیاد، هنوز درگیر مشکلات اساسی هست.
جامعه و حقوق بشر – سلسله مراتب سُنگ بون
جامعه کره شمالی، واقعاً یه جامعه خاص و منحصر به فرده. اونجا یه سیستم طبقه بندی اجتماعی به اسم سُنگ بون (به معنای مواد یا ماده) وجود داره. مردم به سه طبقه اصلی تقسیم می شن: طبقه هسته (وفادار به رژیم)، طبقه مردد (وفاداری شون زیر سواله) و طبقه متخاصم (دشمن رژیم). زیر شاخه این سه طبقه هم، 51 رده بندی دیگه وجود داره که بر اساس وفاداری فرد و خانواده اش به رهبر و دولت مشخص می شه.
این سیستم سُنگ بون، واقعاً روی تمام جنبه های زندگی یه نفر تأثیر می ذاره. از شغل و تحصیلات گرفته تا خدمات درمانی و حتی دسترسی به غذا! یعنی اگه تو یه خانواده متخاصم به دنیا بیای، از همون اول زندگیت پر از محدودیت و تبعیضه. حتی ازدواج ها هم بر اساس همین سُنگ بون انجام می شه؛ یعنی یه نفر از طبقه هسته، هیچوقت با یه نفر از طبقه متخاصم ازدواج نمی کنه. این باعث می شه که این سیستم تبعیض آمیز، نسل به نسل ادامه پیدا کنه و هیچ کس روی سُنگ بون خودش کنترلی نداشته باشه.
«سیستم سنگ بون در کره شمالی، زندگی فرد را از بدو تولد بر اساس وفاداری خانواده اش به رژیم، تعیین می کند و تأثیر عمیقی بر فرصت ها و آزادی های او دارد.»
وضعیت حقوق بشر تو کره شمالی، حسابی جای نگرانی داره. سازمان عفو بین الملل، وضعیت حقوق بشر تو این کشور رو یکی از بدترین ها تو دنیا می دونه. اردوگاه های کار اجباری مثل یودوک یا کمپ 14 وجود دارن که برای زندانیان سیاسی و افرادی که مورد تأیید رهبر نیستن، استفاده می شن. تو این اردوگاه ها، وضعیت زندگی واقعاً اسفناکه و خبری از حقوق انسانی نیست. صحبت کردن در مورد این زندان ها و اردوگاه ها هم تو کره شمالی ممنوعه.
آمار جمعیتی کره شمالی هم خودش داستان های خاصی داره. میانگین سنی مردم 33.5 ساله، رشد جمعیتشون کمه و امید به زندگی هم نسبت به خیلی از کشورهای دنیا پایین تره. سطح سوادشون 99 درصده، ولی خب این سواد بیشتر تو راستای ایدئولوژی دولتیه و آزادی فکری به اون معنا وجود نداره.
فرهنگ و آداب و رسوم
فرهنگ کره شمالی، با اینکه با کره جنوبی اشتراکات زیادی داره (بالاخره هر دو از یک ریشه اند)، اما به خاطر انزوای طولانی مدت، یه سری تفاوت ها هم پیدا کرده. آشپزیشون، بیشتر شبیه به غذاهای کره جنوبی تو قرن بیستمه و خیلی تکامل پیدا نکرده. غذاهای سنتی مثل نائنگ میون (یه جور نودل سرد)، بوسینتانگ (گوشت سگ) و کیمچی (همون کلم تخمیر شده تند) جزو غذاهای اصلیشون هستن. البته بوسینتانگ برای خارجی ها خیلی عجیبه و معمولاً نمی تونن باهاش کنار بیان. نوشیدنی سوجو هم تو این کشور حسابی محبوبه.
اکثر مردم کره شمالی از نژاد کره ای ان و اقلیت های کوچکی از چینی ها و ژاپنی ها هم تو این کشور زندگی می کنن. زبان رسمیشون هم زبان کره ایه. از نظر مذهب، دولت کره شمالی به صورت رسمی بی خدا هست و مذهب تو این کشور جایگاهی نداره. اما به صورت سنتی، مردم از آیین بودایی و کنفوسیوس گرایی پیروی می کردن. بعضی ها هم به شمن باوری کره ای اعتقاد دارن.
یه نکته جالب دیگه، گاه شماری کره شمالیه که بهش می گن گاه شماری جوچه. این تقویم بر اساس زادروز کیم ایل سونگ (15 آوریل 1912) شروع می شه. یعنی سال 2024 میلادی تو کره شمالی می شه سال 112 جوچه. البته تو مسائل بین المللی و برای تاریخ های قبل از تولد کیم ایل سونگ، از تقویم میلادی استفاده می کنن.
«در کره شمالی، حتی تقویم رسمی هم بر اساس تولد بنیانگذار کشور، کیم ایل سونگ، تنظیم شده است که نشانه ای از اهمیت ایدئولوژی و کیش شخصیت در این سرزمین است.»
نتیجه گیری
همونطور که با هم دیدیم، کره شمالی واقعاً یه کشور پیچیده و چندلایه است. از یه طرف، چهارمین ارتش بزرگ جهان رو داره که هرچند تجهیزاتش قدیمی باشن، اما با تعداد عظیم نیروها و نزدیکی به مرز، یه تهدید جدی برای منطقه محسوب می شه. این قدرت نظامی، فقط یه بخش از پازل بقای اوناست و ریشه تو تاریخ پر از جنگ و ایدئولوژی خاصشون، یعنی جوچه، داره.
از طرف دیگه، پشت این قدرت نظامی، یه جامعه با ویژگی های منحصر به فرد، یه اقتصاد دستوری که با تحریم ها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنه، و یه نظام سیاسی توتالیتر با کیش شخصیت بی سابقه وجود داره. زندگی مردم تو این کشور، تحت تأثیر شدید سیستم طبقه بندی سُنگ بون و محدودیت های شدید حقوق بشریه. با همه این ها، فرهنگ و آداب و رسوم خودشون رو هم دارن که اگرچه از دنیای بیرون منزوی مونده، اما هویت خودش رو حفظ کرده.
درک کره شمالی، با تمام پیچیدگی هاش، برای حفظ صلح و ثبات تو منطقه شرق آسیا و حتی تو سطح جهانی، خیلی مهمه. این کشور نشون داده که حتی با وجود انزوا و تحریم های سخت، می تونه مسیر خودش رو ادامه بده و برنامه های نظامی و هسته ای اش رو پیش ببره. آینده این کشور در گرو تصمیماتیه که رهبرانش برای تعامل با دنیا می گیرن و اینکه آیا بالاخره حاضر می شن پرده های ابهام رو کنار بزنن و راه رو برای ارتباط بیشتر با جهان باز کنن یا نه. چیزی که مسلمه اینه که کره شمالی، چه خوشمون بیاد چه نه، یه بازیگر مهم تو صحنه جهانی باقی می مونه و شناختش، بیش از پیش ضروری به نظر می رسه.