ابرآروان در حوزه فناوری های ابری فعالیت خود را آغار کرد – خبرگزاری لاکو | اخبار ایران و جهان
به گزارش خبرگزاری لاکو، «زیرساخت یکپارچۀ ابری»، سه کلمه ای است که تمام دنیای ابرآروان را در خود جای می دهد؛ یک مجموعۀ استارت آپی که در حوزه فناوری های ابری یا همان کلاد فعالیت خود را آغاز کرد. داستان شکل گیری ابرآروان به سال 1393 بازمی گردد؛ زمانی که چهار مدال آور المپیاد ملی و جهانی WorldSkills تصمیم گرفتند یک استارت آپ در زمینۀ ارایه سرویس های ابری راه اندازی کنند. پویا پیرحسینلو، فرهاد فاطمی، مهدی بهادری و علیرضا هاشمی؛ چهار هم بنیان گذار استارت آپ ابرآروان هستند که در سال 1393 ایدۀ خود را به شرکت فناپ ارایه دادند و با یک سرمایه گذاری 400 میلیون تومانی کار خود را آغاز کردند. بررسی بازار جهانی و خدماتی که در کشورهای مختلف جهان ارایه می شود، آنها را به این نتیجه رساند که به سمت ارایۀ خدمات در فضای ابری بروند. فضای ابری خدماتی است که سازمان ها و کسب وکارهای مختلف را از دغدغه های زیرساختی به شکل سنتی بی نیاز می کند و رتق وفتق این دغدغه را به شرکت میزبان می سپارد. آنها یک فکر مهم در پشت این تصمیم داشتند؛ خدماتی تکرارنشدنی ارایه دهند و در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند و شد آنچه باید می شد؛ این شرکت حالا بیش از 200 هزار مشتری فعال و 150 فیچر در شش خانوادۀ محصولی دارد و در هر ساعت به بیش از 755 میلیون درخواست (Request) پاسخ می دهد.
اگر سال 1391 را شروع اکوسیستم استارت آپی کشور در نظر بگیریم، نیاز به زیرساخت های ابری کمی بعد از آن و حوالی سال های 1392 و 1393 به طور جدی در این بازار شکل گرفت. گرچه در همان سال ها هم شرکت هایی با محوریت این محصول در بازار سهمی داشتند، اما شواهد از میزان استقبال در این بازار نشان می دهد که تا حدود زیادی تعریف کامل تر خدمات ابری با ورود و توسعۀ ابرآروان شروع شد.
هم بنیان گذاران ابرآروان در ارزیابی های خود به این نتیجه رسیده بودند که پهنای باند و نفوذ اینترنت در ایران در حال گسترش روزافزون است و کسب وکارهای مرتبط نیز در حال رشد است و این به معنای نیاز به یک شبکۀ توزیع محتواست که هم سرعت، هم کیفیت اینترنت به طرز قابل توجهی بالاتر برود. از طرفی جای خالی چنین محصولی صاحبان کسب وکارها را نیز مجاب کرده بود که برای دریافت خدمات با این سرعت و کیفیت هزینه کنند.
تا اینجای فرآیند (تعریف نیاز و بازار) خدمات و محصولات ابری در ایران به شکلی عادی طی شد، اما به نظر می رسد اگر بخواهیم وضعیت هجمه ها به ابرآروان را بررسی کنیم، باید از حمایت های دولت دوازدهم نسبت به فناوری های پیشرفته شروع کنیم. به نظر می رسد همزمانی ورود ابرآروان به توسعۀ کلاد و تجاری سازی این خدمت اینترنتی در ایران با روی کار آمدن دولت دوازدهم و سیاست های او مبنی بر گسترش ارتباطات با جهان و توسعۀ اقتصادی و به تبع آن توسعۀ فناوری، برگرفته از بینش فناوری و شم اقتصادی موسسان این شرکت بوده است. آنها به خوبی متوجه فضای باز شکل گرفته در جامعه و نیاز روبه رشد کسب وکارها برای استفاده از چنین فضایی شده بودند. درواقع ورودی هوشمندانه در دوران گسترش اینترنت در دولت دوازدهم (که البته همین مسیله آسیب های جدی ای برای آنها در پی داشت) و پیشگامی در ارایۀ خدمات نوظهور ابری در دولت دوازدهم، خواه توسط یک شرکت خصوصی، برای دولت مردان وقت هم خوشایند بود. احتمالاً به این دلیل ساده که آنها هر پیشرفتی دراین زمینه را جزیی از کارنامۀ خود حساب می کردند. درواقع اینگونه به نظر می رسید که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می خواهد دستاوردهای جدیدی را که در دورۀ آنها بروز و ظهور کرده بودند، به نام این وزارتخانه گره بزند. چنین شد که ابرآروان مورد اقبال مسیولانی که در پی گسترش خدمات مبتنی بر اینترنت بودند، واقع شد. آذری جهرمی، با روش و منش خاص خود در پست و توییت هایی استارت آپ های موفق ایرانی را معرفی می کرد که ابرآروان هم در میان آنها بود. آنچه به عنوان بخشی از اعتبار دولتی ابرآروان در اذهان وجود دارد، ریشه در همین اتفاقات دارد. وزیر ارتباطاتِ دولت دوم روحانی در توییتی در سال 1397 ضمن معرفی این شرکت دانش بنیان نوشته بود: «اگر نیازمند خدمات رایانش ابری هستید، ابرآروان را به شما معرفی می کنم. محصولی دانش بنیان از جوانان ایرانی که توانسته در تحریم های اعمالی مدعیان آزادی اینترنت برای ایرانیان، زیرساخت مناسبی برای کسب وکارهای نوپا باشد.»
سال 1398؛ پایان ماه عسل
سال 1398 به نحوی پایان روزهای خوش و آخر ماه عسل ابرآروان بود. قطعی گستردۀ اینترنت در روزهای پایانی آبان ماه 1398 فضای دیگری را برای این شرکت رقم زد. ابرآروان متهم به دست داشتن در جریان قطعی اینترنت و دسترسی به جریان آزاد اطلاعات به واسطۀ همکاری در اجرای پروژۀ «اینترنت ملی» شد. ابرآروان بعد از انتشار این شایعات و خدشه دار شدن افکار عمومی با انتشار بیانیه ای علاوه بر اعتراض رسمی به قطعی اینترنت آزاد درخصوص فضاسازی هایی که علیه این شرکت در شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف مطرح می شد، شفاف سازی کرد. گفتنی است ابرآروان تنها شرکتی در آن مقطع زمانی بود که نسبت به قطعی اینترنت اعتراض علنی منتشر کرد. در بیانیۀ ابرآروان آمده است که دقایقی پس از مشخص شدن وضعیت قطعی نسبتاً کامل اینترنت کشور در بعدازظهر روز شنبه، 25 آبان ماه 1398، تلاش تیم فنی ابرآروان برای برقراری اتصال به اینترنت از طریق تنها دیتاسنترهای دارای اینترنت بین الملل آغاز شد. دم دست ترین راه حل، پیشنهاد به کسب وکارهای دچار مشکل برای انتقال سرورهای خارج از کشورشان به زیرساخت رایانش ابری ابرآروان بود، اما ترجیح ابرآروان پیدا کردن راه حلی فنی برای کمترین ایجاد تغییر و کمترین هزینه برای کسب وکارها بود. براساس این بیانیه، ابرآروان بزرگ ترین زیرساخت ابری داخل کشور را با 15 نقطۀ حضور در دیتاسنترهای داخلی که از هشت اپراتور ارایه دهندۀ اینترنت سرویس می گیرند، در اختیار داشت؛ به علاوه 15 نقطۀ حضور در دیتاسنترهای خارجی، حمایت کنندۀ پایداری سرویس های ابرآروان بودند. در آن زمان، محصول شبکۀ توزیع محتوا یا CDN ابرآروان با در اختیار داشتن این سرورهای توزیع شده در نقاط مختلف، این امکان را داشت که با از دسترس خارج شدن هر نقطۀ حضور یا افزایش بار ترافیکی، درخواست ها را به نزدیک ترین سرور بعدی بفرستد و به این ترتیب با توزیع بار میان سرورها، بالاترین میزان دسترس پذیری را برای کاربران فراهم می کرد. در این ساختار، در اختیار داشتن حتی یک روزنۀ کوچک از اینترنت کفایت می کرد تا توزیع بار انجام شود و دسترسی به اینترنت برقرار باشد. در آبان ماه 1398، از میان این هشت اپراتور، ابرآروان در هر سه دیتاسنتر سرویس دهنده فعال شامل آسیاتک، مبین نت و افرانت حضور داشت و توانست دسترسی دایمی به اینترنت را به کمک ابزار مسیریابی هوشمند حفظ کند.
از حملات توییتر فارسی تا تحریم اروپایی
اما این پایان حملات به ابرآروان نبود. با وجود آنکه مدیران ابرآروان در برهه های زمانی مختلف با ارایۀ جوابیه ها و مستنداتی سعی کردند تا ابرآروان را از اتهامات وارده مبرا کنند، اما با شروع اعتراضات سال 1401 و قطعی دوبارۀ اینترنت در کشور، ابرآروان باز هم به نقش داشتن در اختلالات اینترنت متهم شد. حملات سازمان یافته در توییتر و شبکه های فارسی زبان ماهواره ای به ابرآروان در پاییز 1401، تا جایی ادامه پیدا کرد که این شرکت در اقدامی سیاسی و تنها براساس موج رسانه ای علیه ابرآروان از سوی اتحادیۀ اروپا، همچنین ایالات متحده تحریم شد. در پی این تحریم ها، ابرآروان بیانیه ای منتشر کرد. در بخش هایی از این بیانیه آمده است: «ابرآروان به ناحق سیبل انتقادها و فشارهایی شده که باید متوجه حاکمیت ایران و شرکت های اجراکنندۀ محدودیت های اینترنت و فیلترینگ باشد. لازم به یادآوری است که ابرآروان فقط وفقط زیرساخت ابری ارایه می دهد و این فناوری نه در ایران، نه در هیچ کجای جهان نمی تواند نقشی در پروژه های محدودسازی یا مسدودسازی اینترنت داشته باشد. بااین وجود بار دیگر به تفصیل ادله و توضیحات خود را در رد تک تک اتهامات در اختیار رسانه های بین المللی و داخلی قرار خواهیم داد.» ابرآروان در پی این تحریم شکایت حقوقی ای در دادگاه های بین المللی ثبت کرد که فرآیند رسیدگی به آن در حال طی شدن است.
ابر ایران
نقطۀ مرکزی حمله به ابرآروان پروژه ای موسوم به ابر ایران است؛ پروژه ای که حمله کنندگان به شرکت ابرآروان آن را پروژه ای می دانند که در خدمت قطعی اینترنت ایران از اینترنت بین المللی است. به علاوه اشتباه در معرفی و اعلام ارزش مالی این پروژه یکی دیگر از حواشی آن بود. رقم این پروژه که به جای «ریال» به «تومان» اعلام شد، مبلغی بالغ بر 2,400 میلیارد ریال حجم سرمایه گذاری بخش خصوصی بود که بنا بود در این پروژه وارد شود، نه یک رانت دولتی چند هزار میلیاردی.
حقیقت این پروژه چیست؟ قصۀ ابر ایران از این قرار است که در بازۀ دهه های 80 تا 90 هر ارگانی برای خود یک دیتاسنتر راه اندازی کرد؛ ازاین رو در چارچوب ابر ایران این پیشنهاد مطرح شد که ظرفیت داخلی دیتاسنترها در یک کلاد تجمیع شود. درواقع در این پروژه اساساً سخنی از اینکه یک شبکۀ داخلی ایجاد شود، به میان نیامده بود. کل پروژۀ ابر ایران در این خلاصه می شد که دیتاسنترهای بلااستفاده به منابع شرکت ها و کسب وکارها اضافه شود و بعد درصدی از این منابع را به جای پول، به دولت بدهد. طبق اعلام سازمان فناوری اطلاعات ایران، به دلیل تجمیع بیشتر دیتاسنترهای ایران در پایتخت، دسترسی پذیری کسب وکارهایی که در شهرستان ها فعال هستند به زیرساخت ابری با سختی همراه است. همچنین دسترسی مردم در نقاط دور از مرکز به بسیاری از سرویس ها، با کیفیت پایین انجام می شود. ازاین رو، سازمان فناوری اطلاعات تصمیم گرفت طی مزایده ای، پروژۀ ابر ایران را که ایدۀ آن در سال 1396 شکل گرفته بود، به منظور تسریع توزیع محتوا میان مناطق مختلف ایران، افزایش ابرزی کردن کسب وکارهای محلی، همچنین تقویت زیرساخت دولت الکترونیک به بخش خصوصی واگذار کند.
انتشار مفاد قرارداد «ابر ایران» توسط سامانۀ شفافیت سازمان فناوری اطلاعات ایران باعث شکل گیری موجی از حملات به ابرآروان شد. ابر ایران قراردادی میان سازمان فناوری اطلاعات ایران و شرکت های آسیاتک، ژرف نگر، ابر زس، ابرآروان و فناپ است که پس از طی مراحل مزایده و ارزیابی، از میان 20 شرکت متقاضی، انتخاب شدند تا 10 دیتاسنتر موجود در کشور را ابری سازی و Overhaul کنند. مجموع دیتاسنترهای موجود در این طرح، کمتر از سه درصد از ظرفیت کل دیتاسنترهای عمومی ایران بود که قرار بود برای ارایۀ خدمات ابری به سازمان های دولتی، خدمات دولت الکترونیک و کسب وکارهای محلی استفاده شود. دولت در این پروژه سرمایه گذاری نقدی نداشت و تنها زیرساخت های مراکز دادۀ خود را برای گسترش زیرساخت ابری در نقاط مختلف کشور در اختیار بخش خصوصی قرار می داد. تمام نکته آن قراردادی بود که بسته شده بود و بندهایی داشت که بر سر آنها مناقشه بود. برای نمونه، در یک بند آمده بود که هر زمان نیاز شد، باید دیتای مشتریان تحویل آن سازمان داده شود، در حالی که این بند به طور ثابت از دهۀ 80 در تمام قراردادها وجود داشته و این درحالی است که اساساً از نظر فنی یک شرکت ابری نمی تواند به محتوای درخواست های یک ارتباط اینترنتی دسترسی داشته باشد و به زبان ساده فقط می تواند این ارتباط را در قالب یک بسته از دو سوی یک ارتباط اینترنتی مشاهده کند. در بخش دیگری از این قرارداد بیان شده است که دیتاسنترهای مطرح شده، در مالکیت سازمان فناوری اطلاعات ایران قرار دارد و طرف اول قرارداد می تواند شرکت های حاضر در پروژه ابر ایران را ملزم به قطع یا محدودیت در سرویس دهی کند. این موضوع ارتباطی با قطعی اینترنت نخواهد داشت و تنها دسترسی مشتریان به خدمات ابری در دیتاسنترهای مذکور را محدود خواهد کرد، هرچند این پروژه درنهایت به بهره برداری نرسید و ابرآروان نیز سال گذشته و قبل از اعمال تحریم اتحادیۀ اروپا، از این قرارداد خارج شده بود.
اولینی که آخرین نیست
کل داستان ابرآروان از بعد از آبان ماه سیاه 1398 را می توان در بخشی از بیانیه ای که لحظاتی پس از تحریم اتحادیۀ اروپا منتشر کردند، دید؛ آنجا که گفتند: «ما در مقابل شایعه ها و جعل واقعیت شکست خورده و نتوانسته حقیقت عملکرد و بی گناهی خود را به درستی روایت کنیم.» ابرآروان یکی از خاص ترین موردهای ارتباطاتی تاریخ ارتباطات ایران، به خصوص بعد از ورود شبکه های اجتماعی به ایران است؛ اینکه چطور پدیده هایی چون پروپاگاندا، دیس اینفورمیشن، میس اینفورمیشن و بعدتر سایبربولی، همه همزمان علیه یک نهاد خاص به صورت سازمان دهی شده و البته با استفاده از فضای هیجانی و به دور از تفکر انتقادی در شبکه های اجتماعی می تواند آن را دچار بحران های پیاپی کند؛ بحران هایی که به کار و خدمات آنها هیچ ربطی ندارد که اگر داشت، این سازمان تابه حال از پای درآمده بود، نه اینکه با وجود تحریم هایی که از سوی اتحادیۀ اروپا علیه آنها اعمال شد، درآمد ابرآروان در شش ماه منتهی به تیرماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته چهاربرابر شود. ابرآروانی ها بر این باورند که با وجود تمام تهدیدها، تهمت ها و تحریم ها ایستاده اند و مسیرِ رفته را باز هم می روند و می سازند. با تمام انتقادات و حملاتی که طی سال های اخیر به این شرکت وارد شده، اما مسیولان ابرآروان معتقدند که فعالیت های آنها بسیار شفاف است. صحت سنجی این باور با استناد به گزارش شفافیت ابرآروان است که به صورت فصلی بر خروجی سایت آنها قرار می گیرد و در آن اعلام می کنند که از چه نهادهای داخلی و خارجی درخواست همکاری دارند. مورد ابرآروان نه فقط به لحاظ روزنامه نگاری تحقیقی و فهم واقعیت قابل توجه است، بلکه از منظر علوم ارتباطات و حتی علوم اجتماعی هم می تواند بسیار مورد توجه قرار بگیرد. اتفاقی که برای ابرآروان افتاد، برای هر نهادی و حتی شخصی قابل تکرار است؛ کمااینکه تکرار هم شد و باز هم خواهد شد.