چرا دانلود غیرقانونی آهنگ را دوست داریم؟
آفتاب نیوز :
نیما جوان (تهیه کننده موسیقی و مدیر نشر و پخش جوان) درباره فعالیت های کنونی خود می گوید: با آغاز شیوع کرونا اتفاقات عجیب و غریبی در صنعت نشر رخ داد؛ به گونه ای که فعالیت بسیاری از همکاران رو به تعطیلی رفت و یا به کل تعطیل شد. پس از کرونا نیز شرایط سیاسی و اجتماعی سال 1401 تاثیر مستقیمی روی کار ما داشت. فعالیت خود من هم در حوزه نشر بود و هم پخش که بخش دوم در پی این اتفاق ها کلا تعطیل شد، ولی نشر را حفظ و سعی کردیم از انتشار فیزیکی به سمت انتشار دیجیتال در پلتفرم های بین المللی و داخلی برویم تا جریان نشر پویایی خود را حفظ کند.
او ادامه می دهد: البته نشر که از سمت مولف ها و هنرمندان صورت می گیرد، همچنان پویایی خود را حفظ کرده است، اما خب، هنرمندان بیشتر به سمت اجرا های صحنه ای، فستیوال ها یا انتشار آثار خود در پلتفرم های دیجیتال روی آورده اند.
درآمد هنرمندان از نشر موسیقی بیشتر نشده است!
در ادامه این مسیله را با او مطرح کردیم که برخی بر این عقیده هستند که وضعیت درآمد هنرمندان از طریق نشر اثر موسیقی به صورت دیجیتال در ایران بهتر شده است؛ آیا شما به این امر قایل هستید؟ که جوان پاسخ می دهد: باید دید منظور آن ها بهتر نسبت به چه چیزی است؟ اگر منظور نسبت به قبل باشد، بله وضع بهتر است، ولی نسبت به ایده عالی که باید اتفاق بیفتد، خیر! درحقیقت هنرمند موسیقی باید نسبت به هزینه هایی که برای ساخت یک اثر می کند یک آستانه امنیتی داشته باشد تا بدین صورت حداقل نسبت به اینکه هزینه های صرف شده برابر می شود یا با سود همراه باشد، دور نظری داشته باشد.
او ادامه می دهد: با این حال نشر موسیقی در ایران با حمایت مالی اسپانسر ها (که البته در این زمینه کم کار شده اند) یا با هزینه شخصی خود هنرمند صورت می گیرد که در هر دو مورد نه بازگشت مالی در کار است و نه سودی!
چرا پلتفرمی شبیه به اسپاتیفای نداریم؟
در همین راستا از او سوال می کنیم که چرا در ایران پلتفرمی مشابه اسپاتیفای برای پخش آنلاین موسیقی نداریم؟ چرا که تجربه پلتفرم های پخش آنلاین فیلم نشان داده که اگر بستری فراهم شود، مردم هم استقبال می کنند!
جوان می گوید: در حال حاضر پخش آنلاین موسیقی در دنیا حرف اول را به لحاظ درآمد اقتصادی برای هنرمندان موسیقی می زند. پیش تر تجربه سایت بیپ تونز را داشتیم که برای دانلود قانونی فایل های موسیقی موهبت بزرگی بود، ولی هیچ گاه به سمت پخش آنلاین موسیقی به صورت قانونی نرفته ایم. در صورتی که در پلتفرم هایی مانند اسپاتیفای مخاطبان به راحتی موسیقی گوش می کنند، بدون اینکه نیازی به دانلود آهنگ باشد.
او ادامه می دهد: دردسر دانلود موسیقی از سایتی مانند بیپ تونز باعث شده که آن بخش خیلی ضعیف تر از جریانی که در دنیا وجود دارد پیش برود، درحالی که اگر بیپ تونز به صورتی پیش می رفت که مخاطبان به صورت آنلاین آهنگ گوش کنند، وضع خیلی فرق داشت. ضمن اینکه بیپ تونز در ایران می توانست جای اسپاتیفای را بگیرد؛ زیرا اسپاتیفای به فیلترشکن نیاز دارد و خیلی وقت ها همان فیلترشکن هم کار نمی کند. به هر حال، چون تغییر شکلی در سیستم دیجیتالی ایران رخ نداده، گردش اقتصادی هم در موسیقی به جریان نیفتاده است.
ناامیدی بیپ تونز
از او سوال می کنیم که پس چرا پلتفرمی مانند بیپ تونز به سمت پخش آنلان موسیقی نرفته است؟ که جوان می گوید: علتش می تواند هزینه های بالای سرمایه گذاری و ناامید شدن پلتفرمی مانند بیپ تونز باشد. در حال حاضر کمتر کسی در ایران به سمت فروش دیجیتال می رود؛ چون فروشی ندارد. پلتفرمی مانند بیپ تونز هم می داند برای اینکه بستر جدیدی را برای پخش موسیقی فراهم کند، باید میلیاردی تبلیغ کند، بدون اینکه از نتیجه مطمین باشند. البته اگر می بینیم که در دنیا حقوق مادی و معنوی آثار هنری رعایت می شود، به خاطر این است که آن ها از طریق رادیو و تلویزیون این مسیله را در بین مردم فرهنگسازی کرده و جا انداخته اند.
دو نظر مثبت و منفی درباره دو سانسی کنسرت ها
در بخش دیگری از این گفتگو با جوان درباره برگزاری کنسرت ها در دو سانس صحبت می کنیم و نظر او را جویا می شویم.
این ناشر موسیقی می گوید: اینکه اجرایی به سانس دوم کشیده می شود در نگاه اول مثبت است؛ چون نشان دهنده استقبال مردم است، ولی از طرف دیگر لطمه آن به خود اعضای گروه و خواننده وارد می شود. علت هم این است که خواننده ها در یک سانس خیلی بهتر و باکیفیت تر می توانند اجرا کنند و تعدد سانس احتمالا کیفیت کار را پایین می آورد.
او درباره علت این امر می گوید: علت برگزاری کنسرت ها در دو سانس حتما اقتصادی است؛ چون وقتی که برگزارکننده به برگزاری کنسرت در دو سانس علاقه مند باشد حتما برای درآمد بیشتر است. البته کنسرت های پاپ می توانند به یک سانس بسنده کنند، چون با یک سانس هم گردش مالی خوبی برای برگزارکننده اتفاق می افتد و شاید اگر فشار دو سانس کنسرت پشت هم از دوش گروه ها برداشته شود، کیفیت کار آن ها بالا برود.
دولت باید هزینه کمتری بابت سالن های کنسرت بگیرد
همچنین نظر او را درباره این مسیله که «با وجود دولتی بودن عمده سالن های کنسرت در ایران، ولی این سالن ها اجاره بهای کلانی را از تهیه کنندگان کنسرت دریافت می کنند که این امر موجب افزایش ناگزیر قیمت بلیت های کنسرت می شود» جویا می شویم که جوان می گوید: در مواقعی که هزینه های برگزاری کنسرت ناگزیر بالا می رود، دولت باید به برگزارکننده یا سالن دار کمک مالی دهد که البته در این مورد معنایی ندارد؛ چون اکثر سالن ها دولتی هستند و دولت باید حمایت کند که هزینه برگزارکننده پایین بیاید که بتواند بلیت ها را با قیمت منطقی تری در اختیار مخاطب قرار دهد.
او ادامه می دهد: در جریان موسیقی پاپ که عمده مخاطب آن ها نوجوان ها هستند، خانواده و والدین خود را مجبور می کنند که به کنسرت خواننده محبوب خود بروند؛ حال یک خانواده چهار نفره با هر بلیتی که میانگین قیمت آن 700 هزار تومان است، باید هزینه بالایی باید پرداخت کند که شاید دفعات بعدی کنسرت را از لیست تفریحات خود حذف کند؛ بنابراین دولت باید کمک کند که هزینه ها پایین بیایند، ولی خب معلوم نیست این هزینه ها کجا صرف می شوند.
جوان در پاسخ به این پرسش که «سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر، فرهنگسرای بهمن هم به سالن های برگزاری کنسرت اضافه شد که شروع فروش قیمت بلیت ها از 95 هزار تومان بود. بهتر نیست این روند را طی سال هم داشته باشیم تا همه اقشار جامعه از حضور در کنسرت ها بهره مند شوند؟» می گوید: قطعا همین طور است. وقتی که جایی تبدیل به پاتوق فرهنگی می شود، مهم نیست که موقعیت مکانی آن کجاست؛ چراکه اگر آن محیط خدمات خوبی ارایه دهد آدم ها به رفتن به آنجا عادت می کنند. ضمن اینکه در تهران سالن اجرا خیلی کم داریم و اضافه شدن سالن های مختلف در سراسر سطح شهر بسیار کمک کننده خواهد بود.
جوان ادامه می دهد: فراموش نکنیم که بسیاری از هنرمندان، به خصوص جوان تر ها و تازه کار ها برای برگزاری کنسرت به خاطر کمبود سالن و البته هزینه های بالا به مشکل می خورند؛ چه بسا که بعضی از سالن ها برای یک سال توسط برخی از تهیه کنندگان رزو می شود.
این تهیه کننده موسیقی تصریح می کند: درحال حاضر سالن هایی داریم که در اختیار شهرداری هستند که از وقتی شهردار جدید روی کار آمده اجازه برگزاری کنسرت در این سالن ها را نمی دهد، مانند سالن های ایوان شمس، سالن کانون پرورش فکری کودکان و وزارت کشور! آخر چرا این سالن ها باید غیرقابل استفاده بمانند وقتی که پتانسیل اجرایی دارند؟ خیلی از فرهنگسرا ها نیز سالن های خیلی خوبی دارند که با صرف یک هزینه می توان آن ها را به سالنی برای اجرای موسیقی تبدیل کرد. این کار ها یک عزم دولتی و مدیر فرهنگی می خواهد که علت فعالیت نکردن این سالن ها را آسیب شناسی و رصد کند، در عین حال نیز استفاده از آن ها را مطالبه و در اختیار هنرمندان قرار دهد.