رهبری «سنوار» چه معنایی برای مقاومت و چه تعبیری برای اسرائیل دارد؟
انتخاب «سنوار» تارهای تردید را که باعث اختلاف روش در مواجهه و مقابله با رژیم صهیونیستی بود از بین برد و مقاومت اسلامی فلسطین را به سمت وحدت شاخههای سیاسی و نظامی هدایت کرد.
گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری لاکو، عماد نجار: اگر در تاریخ منحوس اسرائیل تنها چند ورق را مطالعه کنیم بهراحتی متوجه یک موضوع تکراری میشویم: در تمامی دورانها، چه در دوران قبل از تأسیس و چه در یوم النکبه و چه طی حدود هشت دهه اشغالگری صهیونیستها در فلسطین، این رژیم از روش ترور در همه پروژههای داخلی و خارجی خود بهره برده است. به عبارت ساده، «اسرائیل معتاد به ترور است».
از ترور سران قبایل در روستاهای فلسطین و به خاک و خون کشیدن تمام افراد ساکن در آن روستاها گرفته تا ترور چهرههای سرشناس سیاسی و دینی مانند شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز رنتیسی، فتحی شقاقی در فلسطین و سید عباس موسوی، عماد مغنیه و جهاد مغنیه در لبنان و سمیرا موسی، سمیر نجیب، سعید بدیر و یحیی المشد دانشمندان اتمی مصر و شهید طهرانی مقدم، سید رضی موسوی، فخری زاده و شهدای هستهای جمهوری اسلامی ایران.
اسرائیل همواره در مواجهه با بنبستهای مختلفی که در عرصههای سیاسی و نظامی و حتی علمی با آن روبرو میشود به راهکار تروریسم استناد میکند.
در موضوع ترور شهید اسماعیل هنیه نیز پس از مواجهه با باتلاقی به نام غزه و بنبستی از نوع ایستادگی و مقاومت ملت فلسطین و محور مقاومت، صهیونیستها مجدداً به مخدر ترور پناه بردند و این اقدام ننگین را در خاک ایران علیه مهمان مردم ایران انجام دادند.
صهیونیستها خیال میکردند که احتمالاً با ترور هنیه، حماس به چند بخش تقسیم خواهد شد، روند مقاومت کاهشی و گرایشات رو به مذاکره با اسرائیل خواهد رفت؛ اما نتیجه 180 درجه معکوس بود
پسازاین اقدام، دستگاه ترور اسرائیل در خیال خود تصور میکرد که مقاومت غزه پس از شهادت اسماعیل هنیه دچار یک اختلال ریشهای و محتوایی میشود و همین موضوع باعث پیشرفت اسرائیل و به دست آوردن برگهای برنده در روند مذاکرات آتشبس خواهد شد.
اما با خواست خدا و تدبیر بزرگان محور مقاومت، شرایط این محور بهگونهای بسیار متفاوت تغییر کرد که تلآویو نه تنها اکنون خونخواهی شهادت اسماعیل هنیه را برای خود معضلی بزرگ میداند بلکه حضور یحیی سنوار در پست رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس، صفحهای بسیار تیره در آینده رژیم صهیونیستی باز کرده است.
در این میان، اقداماتی مانند حمله مجدد دلاوران یمنی به پایگاه دهلک و در هم کوبیدن تجهیزات و ساختمانهای این پایگاه مهم صهیونیستی را باید در سکوت رسانهای برای اسرائیل یادآوری کرد. این عملیات بر پروژه تعریفشده توسط صهیونیستها پس از شهادت دکتر هنیه لاکو باطل شد.
صهیونیستها خیال میکردند که احتمالاً با ترور هنیه، حماس به چند بخش تقسیم خواهد شد، روند مقاومت کاهشی و گرایشات رو به مذاکره با اسرائیل خواهد رفت، شاخه نظامی از فعالیتهای خود میکاهد و این جنبش در آخر روند سازش را در پیش خواهد گرفت. اما نتیجه 180 درجه معکوس بود.
در این میان، خبری منتشر شد که باعث برآشفتگی مضاعف و برانگیخته شدن خشم صهیونیستها شد و مقاومت اسلامی فلسطین اعلام کرد که هیچ انتخاباتی برای تعیین مسئول دفتر سیاسی برگزار نشده و همه اعضا و فرماندهان در همه سطوح، حتی خالد مشعل و دکتر موسی ابو مرزوق متحدالقول یحیی سنوار را انتخاب کردهاند و بر این نام مهم اجماع داشتهاند.
این مسئلهای مهم و تاریخی در تاریخ تحولات حماس است که منجر به ایجاد تحولی عظیم در ساختار درونی و ایجاد وحدت و همگرایی در داخل این جنبش خواهد شد. این انتخاب تار موهایی که باعث اختلاف روش در مواجهه و مقابله با رژیم صهیونیستی بود را نیز از بین برد و اکنون این همگرایی به سمت وحدت شاخههای سیاسی و نظامی حماس هدایت شده است.
محور مقاومت دارای مدیریتی شبکهای و فعال است که هیچگاه قائل به فرد نبوده است و سازمانی محکم، پیچیده و منعطفی دارد که منحصر به سرزمینی خاص نیست
انتخاب ابوابراهیم شرایط را برای گردانهای القسام تغییر داد و روحیه مضاعفی را برای آنان و دیگر جبهههای مقاومت ایجاد کرد. این انتخاب برخلاف تصور تلآویو بود که قصد داشت با این ترور حماس را وارد موضعی انفعالی و مذاکراتی کند. اکنون مقاومت شرایط را به نحوی پایهگذاری کرده که طبق اعلام رسانههای وابسته به حماس، این جنبش توان مقابله با اسرائیل برای چهار سال آینده را دارد.
از سوی دیگر، رژیم تروریستی اسرائیل در جبهه شمالی نیز دست به ترور مقامات و فرماندهان جنبش حزبالله زد و سعی داشت در این روند چندگانه ترور اهدافی را برای خود تعریف کند تا از میزان فشارهای سیاسی نظامی به رژیم صهیونیستی کاسته شود.
رخدادهای چند روز گذشته در مرزهای جنوبی لبنان برای چند صدمین بار به اسرائیل و حامیان نگونبختش آشکار کرد که محور مقاومت دارای مدیریتی شبکهای و فعال است که هیچگاه قائل به فرد نبوده است و سازمانی محکم، پیچیده و منعطفی دارد که منحصر به سرزمینی خاص نیست.
آن زمان که فرماندهان ارشد جبهههای پشتیبانی و خطهای میانی و مقدم حزبالله هدف عملیاتهای تروریستی اسرائیل قرار میگیرند و حاج ابوطالب فرمانده قطاع شرقی، حاج ابونعمه فرمانده قطاع غربی و حاج محسن فرماندهی کل نظامی جبهه پشتیبانی لبنان در کنار ترور ۵ ماه پیش سرلشکر زاهدی بهعنوان فرماندهی سپاه لبنان و پیش از آن سید رضی بهعنوان قلب لجستیک مقاومت به شهادت میرسند؛ اما در مقابل عملیاتهای نظامی حزبالله علیه جنایات صهیونیستها در غزه و جنوب لبنان افزایش پیدا میکند حاکی از تأیید همان عدم انحصار است.
عدمتغییر در بخشهای کمی و کیفی مقاومت اتفاق مهمی است که نهتنها نگارنده و دوستداران مقاومت بر آن آگاه هستند بلکه مقامات صهیونیست نیز در ناخودآگاهشان میدانند و بر این مطلب اشراف دارند. اما رژیم صهیونیستی به ترور و کشتار اعتیاد دارد و حذف گزینه ترور از مغز ماشین سیاسی نظامی صهیونیستها باعث فلج شدن دستهای آلوده رژیم تلآویو خواهد شد.
این اعتیادی که است که برای صهیونیستها جز نکبت و شکستهای خفتبار حاصلی در پی نداشته است. مواردی مانند وعده الصادق، تشدید حملات حزبالله پس از ترور، قطع مذاکرات آتشبس با حماس و رد کلیه درخواستهای مذاکره در دوحه و قاهره.
در این میان، باید گفت که دشمن صهیونیست علاوه بر این مشکلات عدیدهای که همانند باتلاق در آن فرو رفته مشکلات روانی دیگری را نیز متحمل میشود مانند سکوت خوفناک جمهوری اسلامی ایران در مورد خونخواهی شهید اسماعیل هنیه و اعلام تغییر در تسلیحات مورداستفاده و عدم عجله در پاسخ که باعث تحمیل هزینههای بالای نظامی برای آمادهباشی درازمدت و خستگی فرسایشی روحی برای کل جامعه صهیونیستی اعم از سیاسیون و نظامیها و افراد عادی در جامعه صهیونیستی شده که همگی مسلح هستند و طبق دستورالعمل ابلاغی به آنها باید فاصله 90 ثانیهای با پناهگاهها را دائماً رعایت کنند.
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَی حَیاةٍ
و یقیناً آنان را حریصترین مردم به زندگی [دراز مدت] خواهی یافت
آیه 96 سوره بقره