خلاصه کتاب درباره عادت (کلر کارلایل): نکات مهم و کاربردی

خلاصه کتاب درباره عادت ( نویسنده کلر کارلایل )

کتاب «درباره عادت» نوشته کلر کارلایل یک سفر عمیق فلسفی به این مفهوم اساسی زندگی ماست؛ این کتاب تحلیل می کند که چطور فلاسفه غربی از افلاطون تا دریدا به عادت نگاه کرده اند، و نشان می دهد که عادت چطور هم می تونه منبع آرامش باشه و هم یک زندان. کارلایل راهی نشون می ده که عادت هامون رو بشناسیم و ازشون به بهترین شکل برای ساختن یک زندگی خوب استفاده کنیم.

خلاصه کتاب درباره عادت (کلر کارلایل): نکات مهم و کاربردی

اصلا بیاید با خودمون روراست باشیم. زندگی ما پر از عادت هاست، از همون لحظه ای که صبح چشمامون رو باز می کنیم تا وقتی شب سرمون رو روی بالشت می ذاریم. عادت ها مثل یه نخ نامرئی، تار و پود روزمره مون رو بهم می دوزن. قهوه صبحگاهی، مسیر ثابت سر کار، یا حتی اون آهنگی که هر روز گوش می دیم… همه شون عادتن. ولی تا حالا به این فکر کردین که این «عادت» واقعاً چیه؟ یه جور کمک حال تو زندگی یا یه مانع برای رشد و تغییر؟ کلر کارلایل، فیلسوفی که تو دنیای فلسفه امروز اسم و رسم داره، تو کتاب جذابش «درباره عادت»، به همین سؤال اساسی جواب می ده. این کتاب، یه جورایی ما رو می بره تو دل فلسفه و نشون می ده که بزرگان فلاسفه، از قدیم تا حالا، چه نگاهی به عادت داشتن. یه سری ها اونو تحقیر کردن و یه سری ها هم اونو بخشی مهم و جدانشدنی از زندگی دونستن. هدف این مقاله هم اینه که یه خلاصه کامل و حسابی از این کتاب براتون بگیم تا اگه وقت نکردین کل کتاب رو بخونین، حداقل با ایده های اصلیش آشنا بشین و یه تصویر خوب ازش تو ذهنتون داشته باشین.

مروری بر کتاب «درباره عادت»: چرا عادت موضوع فلسفه است؟

شاید فکر کنید عادت که این قدر واضحه، دیگه چرا باید موضوع یه کتاب فلسفی قطور باشه؟ خب، جوابش دقیقاً همون تناقضیه که کلر کارلایل توی کتاب «درباره عادت» بهش می پردازه. از یه طرف، عادت بهمون امنیت می ده. مثلاً وقتی عادت داریم کلید رو یه جای خاص بذاریم، دیگه لازم نیست هر بار دنبالش بگردیم و خیالمون راحته. یه جورایی زندگی رو برامون ساده تر و قابل پیش بینی تر می کنه. اما از طرف دیگه، فلاسفه، از نیچه و کی یرکگور بگیر تا برگسون و دلوز، اغلب به عادت روی خوش نشون ندادن. اونا فکر می کردن عادت، ما رو از فکر کردن و زندگی عمیق دور می کنه، خلاقیت رو می کشه و ما رو به موجوداتی تکراری تبدیل می کنه که فقط تو روتین هاشون غرق شدن.

کارلایل تو این کتاب، همین تناقض رو می شکافه. اون نمی خواد بهتون بگه عادت خوبه یا بد. بلکه می خواد یه جوری نگاهتون رو به مفهوم عادت عوض کنه. اون اعتقاد داره نباید عادت رو حذف کرد، چون مثل لنگرگاه، زندگی ما رو محکم نگه می داره. پس راهکار چیه؟ اصلاح عادت! اما اصلاح عادت یعنی چی؟ آیا یعنی عادت های بدمون رو ترک کنیم؟ یا یعنی نگاهمون رو به خودِ مفهوم عادت تغییر بدیم؟ کلر کارلایل با یه تحلیل موشکافانه از آرای فیلسوفان بزرگ غرب، از افلاطون و ارسطو تا مارسل پروست و ژاک دریدا، نشون می ده که چطور این تناقض رو می تونیم حل کنیم. اون یه جورایی ما رو راهنمایی می کنه که چطور می تونیم از عادت ها به نفع خودمون استفاده کنیم و نذاریم اونا ما رو کنترل کنن. کتاب «درباره عادت» واقعاً خوش خوان و جذابه و برای همینم بعد از انتشارش تو سال ۲۰۰۸، حسابی سر و صدا کرد و مورد تحسین قرار گرفت. حتی متخصصین فلسفه هم از اینکه کارلایل تونسته یه موضوع پیچیده رو اینقدر ساده و در عین حال عمیق توضیح بده، شگفت زده شدن. این کتاب فقط یه خلاصه از نظرات فلاسفه نیست، بلکه یه راهنمای کاربردی برای فکر کردن به زندگی خودمون و عادت هامونه.

بخش های اصلی کتاب: گشت و گذار در مفهوم عادت

حالا بیاید بریم سراغ بخش های اصلی کتاب «درباره عادت» و ببینیم کلر کارلایل چطور مفهوم عادت رو از زوایای مختلف بررسی کرده. اون این کار رو با تمرکز روی فصل های کتابش انجام داده و هر فصل رو به یه جنبه خاص از عادت اختصاص داده.

فصل اول: مفهوم عادت – نعمت یا لعنت؟

تو این فصل اول، کارلایل می ره سراغ خودِ مفهوم عادت و به یه سؤال مهم جواب می ده: عادت نعمت محسوب میشه یا لعنت؟ همون طور که گفتیم، عادت یه چیز عجیب و غریبه، یه چیزی که هم می تونه به زندگی ما ثبات بده و هم اونو بی روح و یکنواخت کنه.

تعاریف چندگانه عادت

کارلایل تو این بخش، از تعریف های مختلفی برای عادت استفاده می کنه. مثلاً از دید کانی شناسی، عادت یعنی شیوه شکل گیری بلورها. یا تو گیاه شناسی، عادت نشون دهنده نوع رشد یه گیاهه، اینکه عمودی رشد می کنه یا روی زمین می خزه. تو دنیای حیوونا، عادت یعنی الگوهای رفتاری مثل نحوه پیدا کردن پناهگاه یا شکار کردن. اما وقتی به انسان می رسیم، عادت یه معنی پیچیده تر پیدا می کنه. اینجا عادت می تونه الگوهای روان شناختی ما رو شامل بشه، مثل طرز فکرمون یا حتی میل هامون. از یه طرف دیگه، عادت می تونه به طرز نشستن، راه رفتن یا حتی طرز لباس پوشیدن ما هم اشاره کنه.

«عادت، به منزلۀ تمایل یا مزاج تثبیت شده می تواند خاصیتی حیوانی، نباتی یا کانی داشته باشد. در کانی شناسی، عادت اصطلاحی فنی است که به شیوۀ تشکیل بلورها اطلاق می شود و در گیاه شناسی شیوۀ رشد گیاه را نشان می دهد؛ مثلاً آیا رشد عمودی دارد، با تکیه بر چیزی بالا می رود یا در امتداد زمین می خزد.»

دوگانگی عادت

اینجا کلر کارلایل روی دوگانگی اصلی عادت تمرکز می کنه. از یه طرف، عادت بهمون احساس امنیت و آرامش می ده. مثلاً وقتی صبح ها بدون فکر کردن کارهامون رو انجام می دیم، یه جورایی استرس کمتری داریم. ولی از طرف دیگه، همین عادت ها می تونن زندگی رو بی رنگ و رو کنن، خلاقیت رو از بین ببرن و ما رو تو یه چرخه تکراری بندازن. این همون تناقض مرکزیه که تو فصل اول کتاب «درباره عادت» حسابی بهش پرداخته میشه. کارلایل به این تناقض میگه «قانون دوگانه عادت» و نشون می ده که چطور این دوگانگی تو ذات عادت وجود داره و ما باید اونو درک کنیم.

فصل دوم: عادت و شناخت – چگونه عادت جهان را شکل می دهد؟

فصل دوم کتاب «درباره عادت» پا رو فراتر می ذاره و به این موضوع می پردازه که عادت چطور روی شناخت و درک ما از دنیا تأثیر می ذاره. اینجا کارلایل سراغ فلاسفه بزرگی مثل اسپینوزا و هیوم می ره.

اسپینوزا: تفکر عادت وار

اسپینوزا معتقد بود که تفکر ما، یعنی شیوه ادراک و اندیشه ما، خودش از عادت ها نشأت می گیره. یه جورایی ذهن ما عادت می کنه که یه سری چیزها رو به یه شیوه خاص ببینه و پردازش کنه. این عادت ها تو شکل گیری دانش و حتی فهممون از حقیقت نقش مهمی دارن. تو این بخش، کلر کارلایل نشون می ده که چطور عادت های فکری ما، دنیای درون و بیرونمون رو برای ما می سازن.

هیوم: چراغ راه زندگی

بعد از اسپینوزا، نوبت به هیوم می رسه. هیوم اعتقاد داشت که عادت، نقش اصلی رو تو استقرا و پیش بینی ناپذیری زندگی ما بازی می کنه. یعنی چی؟ یعنی ما عادت کردیم که هر روز خورشید از شرق طلوع کنه، پس انتظار داریم فردا هم همین طور باشه. این یه عادت فکریه که بهمون کمک می کنه تو زندگی روزمره تصمیم بگیریم و برنامه ریزی کنیم، حتی اگه از نظر منطقی نتونیم صد در صد اثباتش کنیم. عادت به عنوان «چراغ راه زندگی»، به ما کمک می کنه تو دنیایی پر از ابهام، راه خودمون رو پیدا کنیم.

خوگری عقلانی و عادات طبیعت

تو این بخش، کلر کارلایل به تأثیر عادت بر درک ما از جهان و رفتار ما تو اون می پردازه. اون می گه که نه تنها ذهن ما، بلکه خودِ طبیعت هم عادت هایی داره. مثلاً قوانین فیزیک رو میشه یه جور عادت طبیعت دونست. ما هم با «خوگری عقلانی»، یعنی عادت کردن به یه شیوه خاص از فکر کردن و زندگی کردن، می تونیم تأثیر زیادی رو خودمون و دنیای اطرافمون بذاریم.

فصل سوم: عادت و زندگی نیک – اخلاق و انتخاب

فصل سوم کتاب «درباره عادت» یه جورایی وارد مباحث اخلاقی و انتخاب های ما تو زندگی میشه. اینجا کارلایل نشون می ده که عادت ها چطور می تونن روی زندگی خوب یا بد ما تأثیر بذارن.

دلبستگی به لذت و عادت

تاحالا فکر کردین که چرا بعضی از عادت ها انقدر بهمون چسبیدن؟ مثلاً عادت به خوردن یه غذای خاص یا انجام یه کار مشخص که بهمون لذت می ده؟ کارلایل تو این بخش، دقیقاً به همین موضوع می پردازه. اون توضیح می ده که چطور دلبستگی ما به لذت ها می تونه عادت های خاصی رو تو ما شکل بده و گاهی اوقات این عادت ها، حتی اگه برای ما خوب نباشن، چون لذت بخش هستن، به سختی ترک میشن.

پروست: عادات دل

برای اینکه مفهوم عادت رو تو یه فضای ملموس تر بررسی کنه، کارلایل از آثار ادبی هم کمک می گیره. اینجا اون به مارسل پروست و مفهوم «عادات دل» می پردازه. پروست تو آثارش نشون می ده که چطور عادت ها می تونن روی حافظه و عواطف ما تأثیر بذارن. مثلاً یه بوی خاص، یا یه آهنگ قدیمی، می تونه ما رو به یاد گذشته و خاطرات دور بندازه. این نشون می ده که عادت ها فقط به رفتار ما محدود نمیشن، بلکه روی دنیای درونی و احساسات ما هم اثر می ذارن.

برگسون: عادت مکانیکی در مقابل شهود

برگسون، فیلسوف معروف، یه تفاوت مهم بین دو نوع عادت قائل میشه: «عادت مکانیکی» و «شهود». عادت مکانیکی همون کارهای روتین و ناآگاهانه ایه که ما انجام می دیم، مثل رانندگی بدون فکر کردن به هر مرحله. این نوع عادت می تونه ما رو از لحظه حال جدا کنه و زندگی رو بی روح کنه. اما از اون طرف، شهود یه نوع آگاهی سیاله که توش ما کاملاً درگیر لحظه هستیم و تجربه رو به صورت مستقیم حس می کنیم. کارلایل تو این بخش نشون می ده که چطور نباید اجازه بدیم عادت های مکانیکی، جای شهود و آگاهی رو تو زندگیمون بگیرن.

قانون اخلاقی و کردار

در نهایت، کلر کارلایل تو این فصل به رابطه بین عادت، اعمال اخلاقی و آزادی عمل انسان می پردازه. اون می پرسه که عادت ها چطور روی تصمیم های اخلاقی ما تأثیر می ذارن؟ آیا ما واقعاً آزادیم انتخاب کنیم، یا عادت ها ما رو کنترل می کنن؟ کارلایل توضیح می ده که با اینکه عادت ها قدرت زیادی دارن، ما همیشه یه فضایی برای انتخاب و تغییر داریم و می تونیم با آگاهی، عادت هامون رو شکل بدیم یا اونا رو اصلاح کنیم تا به یک زندگی اخلاقی تر و آزادتر برسیم.

فصل چهارم: عادت، ایمان، موهبت – ابعاد روحانی

فصل چهارم کتاب «درباره عادت» به جنبه های روحانی و معنوی عادت می پردازه. اینجا کلر کارلایل نشون می ده که عادت فقط یه چیز فیزیکی یا ذهنی نیست، بلکه می تونه ابعاد عمیق تری هم داشته باشه.

کی یرکگور: تکرار مذهبی

تو این بخش، کارلایل سراغ کی یرکگور، فیلسوف اگزیستانسیالیست می ره. کی یرکگور یه مفهوم به اسم «تکرار مذهبی» رو مطرح می کنه. اون می گه ایمان و تجربه دینی، خودش یه جور تکرار و عادت کردنه، اما یه تکرار آگاهانه و از روی انتخاب، نه یه تکرار بی فکر. یعنی ما هر روز با انتخاب و اراده خودمون به سمت ایمان قدم برمی داریم و این خودش یه عادت معنویه که بهمون کمک می کنه تو مسیر رشد روحانی قدم برداریم.

«عادت را برای ارجاع به نوع پوشش یا طرز خاصی از لباس پوشیدن نیز استفاده کرده اند؛ مثلاً نوع پوشش اسب سوارها. هرچند این روزها چنین استعمالی بیشتر محدود به رداهایی است که راهب ها یا راهبه ها می پوشند.»

عادت به عنوان موهبت

کارلایل تو این فصل، به جنبه های مثبت و سازنده عادت تو زندگی معنوی اشاره می کنه. اون می گه عادت ها، اگه درست شکل بگیرن، می تونن مثل یه موهبت باشن و ما رو تو مسیر خیر و فضیلت راهنمایی کنن. مثلاً عادت به شکرگزاری، عادت به مراقبه یا عادت به کمک کردن به دیگران، همه شون می تونن زندگی ما رو پربارتر و معنوی تر کنن. اینجا عادت دیگه یه چیز خفه کننده نیست، بلکه یه ابزاره برای رشد و تعالی.

پذیرش و مقاومت

در نهایت، کلر کارلایل به این موضوع می پردازه که ما چطور با عادت هامون تعامل می کنیم. آیا باید همه عادت ها رو کورکورانه بپذیریم، یا باید در برابر بعضی از اونا مقاومت کنیم؟ اون توضیح می ده که تو مسیر رشد شخصی و روحانی، هم پذیرش عادت های خوب مهمه و هم مقاومت در برابر عادت هایی که به ما آسیب می رسونن. این تعامل آگاهانه با عادت ها، ما رو به سمت یه زندگی هدفمندتر و معنی دارتر سوق می ده.

نتیجه گیری کارلایل: رویکردی نو به عادت

خب، حالا که تو بخش های مختلف کتاب «درباره عادت» گشت و گذار کردیم، وقتشه به نتیجه گیری خودِ کلر کارلایل برسیم. اون چطور تونسته این همه ایده های پراکنده رو به یه نگاه جدید و منسجم درباره عادت برسونه؟

جمع بندی استدلال اصلی

اگه بخوایم خیلی خلاصه بگیم، استدلال اصلی کارلایل تو کتاب «درباره عادت» اینه که عادت نه کاملاً بده و نه کاملاً خوب. مهم اینه که ما چطور بهش نگاه می کنیم و چطور ازش استفاده می کنیم. اون به این مفهوم «اصلاح عادت» می گه. منظور کارلایل از اصلاح عادت این نیست که همه عادت های بد رو ترک کنیم و فقط خوب ها رو نگه داریم. بلکه می گه باید نگاه و درک خودمون رو از عادت ها تغییر بدیم. باید بفهمیم که عادت ها یه بخش جدانشدنی از وجود ما هستن، مثل یه جور «پوست دوم» که ما رو شکل می ده. پس به جای اینکه بخوایم اونا رو حذف کنیم، باید یاد بگیریم چطور از اونا به نفع خودمون استفاده کنیم.

عادت و ساختن زندگی خوب

کلر کارلایل خیلی روی نقش سازنده عادت تو شکل گیری هویت و داشتن یک زندگی پربار تأکید می کنه. اون می گه عادت ها مثل یه چارچوب عمل می کنن که زندگی ما رو پایه ریزی می کنن. اگه این چارچوب رو آگاهانه و درست بسازیم، می تونیم یه زندگی معنی دار و هدفمند داشته باشیم. مثلاً عادت به یادگیری، عادت به مطالعه، یا عادت به مهربونی، همه شون می تونن ما رو به نسخه های بهتری از خودمون تبدیل کنن. «خلاصه کتاب درباره عادت (نویسنده کلر کارلایل)» نشون میده چطور با همین عادت های به ظاهر کوچیک، می شه زندگی رو بزرگ ساخت.

«کارلایل در این کتاب خوش خوان، مسئله ی عادت را، به عنوان موضوعی که در زندگی یکایک افراد نقش بازی می کند، از منظری فلسفی نگریسته و نگرش فیلسوفان گوناگون غربی به این مبحث را، مورد تأمل قرار داده است.»

دعوت به تفکر مستقل

یه نکته خیلی مهم درباره کلر کارلایل اینه که اون هیچ وقت نمی خواد جواب رو به زور بهتون بده یا به جای شما فکر کنه. کاری که اون تو کتاب «درباره عادت» می کنه، اینه که ما رو به تفکر مستقل دعوت می کنه. اون یه عالمه سؤال تو ذهن خواننده می کاره و ازش می خواد خودش به عادت هاش نگاه کنه و ببینه اونا چطور دارن زندگیش رو شکل می دن. کارلایل مثل یه راهنما عمل می کنه که مسیر رو نشون می ده، ولی این ماییم که باید تو اون مسیر قدم برداریم و به کشف و شهود برسیم. این همون چیزیه که کتاب «درباره عادت» رو از یه کتاب فلسفی خشک و رسمی، به یه اثر جذاب و قابل تأمل تبدیل می کنه.

درباره نویسنده: کلر کارلایل

حالا که با ایده های اصلی کتاب «درباره عادت» آشنا شدیم، بد نیست یه کم هم با خودِ نویسنده، یعنی کلر کارلایل، آشنا بشیم. شناختن نویسنده همیشه کمک می کنه تا بهتر بفهمیم چرا یه کتاب رو به اون شیوه خاص نوشته.

زندگینامه کوتاه

کلر کارلایل (Clare Carlisle) یه فیلسوف و نویسنده بریتانیاییه که سال ۱۹۷۷ به دنیا اومده. اون استاد فلسفه تو کینگز کالج لندن (King’s College London) هستش. کارلایل از اون دسته فیلسوفانیه که فقط تو برج عاج آکادمی زندگی نمی کنن؛ بلکه سعی می کنن مفاهیم فلسفی رو به زبون ساده و برای عموم مردم هم قابل فهم کنن. اون همیشه دنبال اینه که نشون بده فلسفه چقدر می تونه برای زندگی روزمره ما کاربردی و مهم باشه.

آثار برجسته دیگر

علاوه بر کتاب «درباره عادت» که حسابی سر و صدا کرد، کلر کارلایل کتاب های برجسته دیگه ای هم داره که تو ایران هم ترجمه شدن. مثلاً کتاب «فیلسوف دل» (The Philosopher’s Stone) که درباره زندگی و فلسفه سورن کی یرکگور، فیلسوف دانمارکیه. یا کتاب «فلسفه ی صیرورت کی یرکگور». کارلایل تو این کتاب ها هم مثل «درباره عادت»، با یه نگاه تازه و قلم روان، سراغ متفکرای بزرگ رفته و تفاسیر نو و جذابی از آثارشون ارائه داده.

جایگاه در فلسفه معاصر

کلر کارلایل تو فلسفه معاصر جایگاه ویژه ای داره. اون به خاطر تواناییش تو اینکه بتونه ایده های پیچیده فلاسفه رو ساده کنه و یه جورایی اونا رو به زندگی واقعی ما ربط بده، حسابی مورد تحسین قرار گرفته. کارلایل نشون می ده که فلسفه فقط یه مشت تئوری خشک و خالی نیست، بلکه می تونه ابزاری قوی برای درک بهتر خودمون، جهان و حتی عادت هامون باشه. اون واقعاً تونسته با نوشتن کتاب «درباره عادت» و بقیه آثارش، فلسفه رو از کتابخانه ها بیاره بیرون و تو دسترس آدم های عادی هم قرار بده.

نتیجه گیری نهایی

خب، به پایان این سفر جذاب تو دنیای عادت ها و فلسفه کلر کارلایل رسیدیم. «خلاصه کتاب درباره عادت (نویسنده کلر کارلایل)» نه تنها یه معرفی از این کتاب بود، بلکه یه تلاش برای درک عمیق تر از یکی از اساسی ترین بخش های زندگی انسان، یعنی عادت.

دیدیم که کلر کارلایل چطور با یه نگاه موشکافانه و در عین حال همدلانه، به عادت پرداخته. اون بهمون نشون داد که عادت، این پدیده به ظاهر ساده، چقدر می تونه پیچیده باشه؛ هم تسلی بخش و هم محدودکننده. از منظر اسپینوزا یاد گرفتیم که چطور عادت ها فکر ما رو شکل می دن، و از نگاه هیوم فهمیدیم که چطور عادت ها چراغ راه زندگی ما تو تاریکی نادانسته ها هستن. برگسون بهمون نشون داد که باید مراقب عادت های مکانیکی باشیم و کی یرکگور هم از جنبه روحانی و تکرار آگاهانه تو ایمان برامون گفت.

نتیجه گیری اصلی کلر کارلایل هم خیلی روشنه: ما نمی تونیم و نباید عادت ها رو حذف کنیم. اونا مثل لنگرگاهی هستن که زندگی ما رو استوار نگه می دارن. چیزی که مهمه، «اصلاح نگاه ما به عادت» و یادگیری چگونگی استفاده آگاهانه از اونهاست. باید عادت ها رو بشناسیم، اونا رو نقد کنیم و اونا رو به ابزاری برای ساختن یک زندگی بهتر و پربارتر تبدیل کنیم.

چرا باید این کتاب را خواند؟

اگر به فلسفه علاقه دارید، اگه دوست دارید بیشتر خودتون و رفتارهاتون رو بشناسید، یا اگه دنبال این هستید که عادت هاتون رو مدیریت کنید و نه اونا شما رو مدیریت کنن، خوندن این کتاب یا حداقل آشنایی عمیق با خلاصه اش خیلی به دردتون می خوره. کتاب «درباره عادت» بهتون کمک می کنه تا یه دید جدیدی به زندگی روزمره تون پیدا کنید و قدرت عادت رو چه خوب و چه بد، بهتر درک کنید.

جنبه نگاه عمومی به عادت نگاه فلسفی (نزد برخی فلاسفه) رویکرد کلر کارلایل
احساس اولیه آرامش بخش، راحت، سازنده محدودکننده، بی روح کننده، مانع تفکر دوگانه (هم خوب، هم چالش برانگیز)
هدف از برخورد با آن حفظ روتین، کاهش استرس حذف یا کنترل شدید اصلاح نگاه به عادت، استفاده آگاهانه
تأثیر بر زندگی ساده سازی زندگی کاهش آزادی و خلاقیت ابزاری برای ساختن زندگی خوب و هویت
مفهوم اصلی تکرار مکانیکی تقلید کورکورانه «پوست دوم» وجود، قابل تأمل و تغییر

اگه به این خلاصه جامع و تحلیلی علاقه مند شدید، مطالعه نسخه کامل کتاب «درباره عادت» نوشته کلر کارلایل (ترجمه حیدر خسروی، نشر نگاه) رو به شدت توصیه می کنیم. این کتاب واقعاً یه دریچه جدید به روی شما باز می کنه.

منابع

کارلایل، کلر. درباره عادت. ترجمه حیدر خسروی. تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۹۹.

این مقاله بر اساس تحلیل و خلاصه برداری از محتوای کتاب «درباره عادت» و رویکرد کلی نویسنده آن، کلر کارلایل، تدوین شده است.

نوشته های مشابه