ماده قانونی شهادت شهود: راهنمای جامع و کامل مفاد حقوقی
ماده قانونی شهادت شهود
ماده قانونی شهادت شهود در واقع به مجموعه ای از مواد قانونی در
قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی کشورمون برمی گرده که شرایط، نصاب و اعتبار شهادت دادن رو مشخص می کنه. این مواد به ما می گن کی می تونه شاهد باشه، چطور شهادت بده و شهادتش چقدر ارزش داره.
در دنیای امروز که پیچیدگی های زندگی اجتماعی هر روز بیشتر میشه، ممکنه هر کدوم از ما در موقعیت های مختلفی قرار بگیریم. گاهی نیاز داریم حق خودمون رو ثابت کنیم و گاهی هم ممکنه خواسته یا ناخواسته درگیر یک ماجرای حقوقی یا کیفری بشیم که نیاز به شهادت ما باشه. توی این جور مواقع، دونستن «ماده قانونی شهادت شهود» مثل داشتن یک نقشه راهه. خیلی ها فکر می کنن شهادت دادن کار ساده ایه و کافیه فقط اون چیزی رو که دیدن یا شنیدن، بگن. اما واقعیت اینه که شهادت در دادگاه، چه توی پرونده های حقوقی و چه کیفری، قواعد و قانون های خاص خودش رو داره. اگه این قواعد رو ندونیم، ممکنه نه تنها نتونیم به اثبات حق کمک کنیم، بلکه حتی خودمون هم به مشکل بخوریم. توی این مطلب می خوایم با هم سری به دنیای شهادت شهود بزنیم و ببینیم قانون در موردش چی گفته؛ از شرایط شاهد و نحوه شهادت دادن گرفته تا اینکه شهادت هر کسی چقدر اعتبار داره و اصلا شهادت شرعی یعنی چی. پس اگه آماده اید، بریم که با زبون ساده و دوستانه، این موضوع رو با هم روشن کنیم.
کلیات و تعریف های پایه در مورد شهادت
قبل از اینکه بریم سراغ ماده قانونی شهادت شهود و پیچیدگی هاش، بهتره اول ببینیم اصلا شهادت یعنی چی. کلمه شهادت توی زبون خودمون، یعنی گواهی دادن یا حاضر بودن. توی بحث حقوقی هم تقریباً همینه؛ یعنی یک نفر که توی دعوا طرف حساب نیست، میاد و در مورد اتفاقی که خودش دیده یا شنیده، به دادگاه خبر میده.
شهادت در نگاه قانون مجازات اسلامی
ماده 174 قانون مجازات اسلامی، شهادت رو اینجوری تعریف کرده: «شهادت عبارت از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضائی است.» خب این یعنی چی؟ یعنی یک نفر که توی اون پرونده نه شاکی و نه متهمه (یا توی پرونده حقوقی، نه خواهان و نه خوانده)، میاد جلوی قاضی و میگه که یک جرمی اتفاق افتاده یا نه، یا هر موضوع دیگه ای رو که مربوط به پرونده ست، بیان می کنه. نکته مهم اینه که این خبر باید توسط یک «فرد غیر از طرفین» باشه و «نزد مقام قضائی» ادا بشه.
شهادت شرعی؛ اعتبار از جنس شرع
حالا ماده 175 قانون مجازات اسلامی از یک اصطلاح دیگه حرف می زنه: «شهادت شرعی آن است که شارع آن را معتبر و دارای حجیت دانسته است اعم از آن که مفید علم باشد یا نباشد.» شهادت شرعی یعنی شهادتی که از نظر دین اسلام و احکام شرعی، معتبر شناخته شده. حتی اگه قاضی از روی اون شهادت به یقین نرسه، باز هم اگه شرایط شهادت شرعی رو داشته باشه، معتبره و باید بهش توجه بشه. اینجاست که اهمیت شرایط شاهد پررنگ تر میشه.
شهادت در نگاه قانون مدنی
شاید براتون جالب باشه که بدونید توی قانون مدنی، برخلاف قانون مجازات اسلامی، تعریف مستقیمی از شهادت نداریم. یعنی هیچ ماده ای به طور صریح نمیاد بگه شهادت یعنی این. اما خب، از مواد 1309 تا 1321 قانون مدنی میشه فهمید که شهادت چیه و چه جایگاهی داره. توی این مواد، قانون گذار بیشتر روی شرایط و نحوه شهادت دادن توی امور حقوقی تمرکز کرده. در یک کلام، شهادت در قانون مدنی هم همون خبر دادن یک نفر غیر از طرفین دعواست، اما این بار در مورد یک حق یا یک واقعه حقوقی (نه لزوماً جرم)، که می تونه به قاضی توی اثبات یا رد یک ادعا کمک کنه.
جایگاه شهادت در سیستم قضایی ما
شهادت شهود یکی از مهم ترین
«ادله اثبات دعوی»
هست. ادله اثبات دعوی یعنی همون ابزارهایی که برای ثابت کردن حرفمون توی دادگاه داریم. این ابزارها شامل اقرار، اسناد، سوگند، علم قاضی و البته شهادت میشه. پس شهادت جایگاه خیلی مهمی داره و می تونه سرنوشت یک پرونده رو عوض کنه. به خاطر همین اهمیت، قانون برای اینکه شهادتی معتبر باشه و بشه بهش استناد کرد، کلی شرایط گذاشته که جلوتر با هم بررسی شون می کنیم.
شرایط عمومی و اختصاصی شهود در قانون مجازات اسلامی (پرونده های کیفری)
حالا که فهمیدیم شهادت یعنی چی و چقدر مهمه، وقتشه که بریم سراغ قسمت اصلی ماجرا: شرایط شاهد شرعی. ماده 177 قانون مجازات اسلامی مثل یک شناسنامه برای شاهد شرعیه و همه چیز رو در مورد کسی که می خواد شهادتش معتبر باشه، روشن می کنه. یادتون باشه این شرایط برای اینه که از شهادت های دروغ یا اشتباه جلوگیری بشه و عدالت برقرار بمونه.
شناسنامه یک شاهد شرعی: ماده ۱۷۷ قانون مجازات اسلامی
طبق ماده ۱۷۷، شاهد شرعی باید این شرایط رو داشته باشه:
- الف- بلوغ: شاهد باید به سن بلوغ رسیده باشه. (برای دخترها ۹ سال قمری و برای پسرها ۱۵ سال قمری).
- ب- عقل: شاهد باید عاقل باشه. یعنی توی زمان شهادت دادن، جنون نداشته باشه. البته ماده ۱۷۸ میگه اگه کسی جنون ادواری داره و توی زمانی که حالش خوبه (افاقه)، شهادت بده، قبول میشه؛ به شرطی که موقع دیدن یا شنیدن ماجرا هم عاقل بوده باشه.
- پ- ایمان: شاهد باید مسلمان باشه. این شرط مخصوص شهادت شرعیه.
- ت- عدالت: شاید مهم ترین شرط، عدالت باشه. عادل کسیه که اهل گناه نباشه و به احکام شرعی پایبند باشه. ماده ۱۸۱ این موضوع رو بیشتر باز می کنه.
- ث- طهارت مولد: یعنی شاهد باید از یک ازدواج شرعی به دنیا اومده باشه.
- ج- ذینفع نبودن در موضوع: شاهد نباید توی اون پرونده نفعی داشته باشه. اگه نفعی داشته باشه، ممکنه شهادتش تحت تاثیر اون نفع قرار بگیره و بی طرف نباشه.
- چ- نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آن ها: یعنی شاهد نباید با هیچ کدوم از طرفین دعوا دشمنی داشته باشه. اما یک تبصره خیلی مهم داره (تبصره ۲ ماده ۱۷۷) که میگه: «در مورد شرط خصومت، هرگاه شهادت شاهد به نفع طرف مورد خصومت باشد، پذیرفته می شود.» یعنی اگه کسی با متهم خصومت داره، اما شهادتش به نفع همون متهم باشه، قبول میشه چون اینجا دیگه غرض ورزی معنی نمیده.
- ح- عدم اشتغال به تکدی: شاهد نباید گدا و متکدی باشه.
- خ- ولگرد نبودن: شاهد نباید ولگرد باشه.
تبصره ۱ ماده ۱۷۷ هم میگه که قاضی حتماً باید این شرایط رو برای شاهد احراز کنه. یعنی همین جوری چشم بسته شهادت هیچ کس رو قبول نمی کنه.
مفهوم عدالت در شهود (ماده ۱۸۱ ق.م.ا):
گفتیم عدالت شرط خیلی مهمیه. حالا ماده ۱۸۱ قانون مجازات اسلامی میگه: «عادل کسی است که در نظر قاضی یا شخصی که بر عدالت وی گواهی می دهد، اهل معصیت نباشد. شهادت شخصی که اشتهار به فسق داشته باشد، مرتکب گناه کبیره شود یا بر گناه صغیره اصرار داشته باشد تا احراز تغییر در اعمال او و اطمینان از صلاحیت و عدالت وی، پذیرفته نمی شود.» یعنی چی؟ یعنی کسی که گناه کبیره می کنه (مثل دزدی، مشروب خواری) یا روی گناه های کوچیک (صغیره) پافشاری داره، عادل نیست و شهادتش معتبر نیست، مگر اینکه واقعاً رفتارش تغییر کرده باشه و قاضی به عدالتش مطمئن بشه.
مورد خاص: شهادت آدم های خاص! (ماده ۱۸۰ ق.م.ا)
ماده ۱۸۰ در مورد اشخاصی مثل فراموشکار و ساهی (یعنی کسی که اشتباه می کنه یا حواسش پرت میشه) حرف می زنه و میگه شهادت این افراد به عنوان شهادت شرعی معتبر نیست، مگر اینکه قاضی مطمئن بشه که این فرد در مورد اون شهادت خاص، چیزی رو فراموش نکرده یا اشتباه نکرده. این یعنی قاضی اینجا خیلی باید دقیق و ریزبین باشه.
خلاصه که شاهد شدن توی پرونده های کیفری، الکی نیست و یک سری چارچوب های سفت و سخت داره که هدفش حفظ حق و حقوق آدم هاست.
شرایط درست شهادت دادن در قانون مجازات اسلامی
خب، تا اینجا فهمیدیم شاهد چه کسی باید باشه و چه شرایطی داشته باشه. حالا فرض کنید یک نفر همه اون شرایط رو داره. آیا همین کافیه؟ نه! نحوه شهادت دادن هم خیلی مهمه و باید یک سری قواعد رو رعایت کرد تا شهادتش قابل قبول باشه. بیاین ببینیم قانون مجازات اسلامی در این مورد چی گفته.
یکپارچگی و هماهنگی شهادت ها (ماده ۱۸۲ ق.م.ا)
ماده ۱۸۲ میگه: «در شهادت شرعی، در صورت تعدد شهود، وحدت موضوع شهادت ضروری است و باید مفاد شهادت ها در خصوصیات مؤثر در اثبات جرم یکسان باشد. هرگاه اختلاف مفاد شهادت ها موجب تعارض شود و یا وحدت موضوع را مخدوش کند، شهادت شرعی محسوب نمی شود.» این یعنی چی؟ فرض کنید دو نفر می خوان در مورد یک دزدی شهادت بدن. اگه یکی بگه ساعت ۲ شب دزدی شده و اون یکی بگه ساعت ۸ صبح، یا یکی بگه از بانک دزدی شده و اون یکی بگه از مغازه، اینجا شهادت ها با هم فرق دارن و نمیشه بهشون اعتماد کرد. شهادت باید در مورد اصل موضوع و جزئیات مهم، یکسان باشه. اگه اینقدر با هم فرق داشته باشن که انگار در مورد دو تا چیز متفاوت حرف می زنن، خب دیگه شهادت شرعی نیست.
باید مطمئن باشی، نه حدس و گمان! (ماده ۱۸۳ ق.م.ا)
ماده ۱۸۳ هم خیلی روشنه: «شهادت باید از روی قطع و یقین به نحوی که مستند به امور حسی و از طریق متعارف باشد، اداء شود.» یعنی شاهد باید با چشم خودش دیده باشه، یا با گوش خودش شنیده باشه. نباید از روی حدس و گمان، یا اینکه فکر می کنم اینجوری بوده، شهادت بده. مثلا اگه کسی فقط شایعاتی رو شنیده، نمیتونه به عنوان شاهد شرعی شهادت بده. باید خودش حضور داشته و از طریق حواسش به اون موضوع علم پیدا کرده باشه.
چه جوری شهادت بدیم؟ (ماده ۱۸۴ ق.م.ا)
ماده ۱۸۴ میگه: «شهادت باید با لفظ یا نوشتن باشد و در صورت تعذر، با فعل از قبیل اشاره واقع شود و در هر صورت باید روشن و بدون ابهام باشد.» خب مشخصه، معمولا شهادت به صورت شفاهی یا کتبی داده میشه. اما اگه کسی نتونه حرف بزنه یا بنویسه، مثلا با اشاره هم میشه شهادت داد، به شرطی که منظورش کاملاً واضح و بدون ابهام باشه و قاضی بتونه دقیقا بفهمه چی می خواد بگه.
اگه شهادت ها با هم تضاد داشته باشن؟ (ماده ۱۸۵ ق.م.ا)
ماده ۱۸۵ یک نکته مهم دیگه رو روشن می کنه: «در صورت وجود تعارض بین دو شهادت شرعی، هیچ یک معتبر نیست.» اگه دو تا شهادت شرعی وجود داشته باشه که کاملاً با هم فرق دارن و نمیشه هر دو رو قبول کرد، هر دو از اعتبار ساقط میشن و دادگاه نمیتونه به هیچ کدومشون استناد کنه.
وقتی شاهد نمیتونه بیاد دادگاه (ماده ۱۸۶ ق.م.ا)
گاهی اوقات شاهد نمی تونه توی دادگاه حاضر بشه؛ مثلاً مسافرت خارج از کشور، بیماری خیلی شدید یا فوت. ماده ۱۸۶ برای این مواقع راهکار گذاشته: «چنانچه حضور شاهد متعذر باشد، گواهی به صورت مکتوب، صوتی- تصویری زنده و یا ضبط شده، با احراز شرایط و صحت انتساب، معتبر است.» یعنی اگه شاهد نتونه بیاد، میشه با نامه ای که نوشته، یا فایل صوتی یا تصویری (که زنده باشه یا ضبط شده) شهادتش رو ارائه داد. البته خیلی مهمه که دادگاه مطمئن بشه این گواهی واقعاً از طرف اون شاهده و کسی توی اون دستکاری نکرده.
قاضی هم نباید خلاف شهادت رو بدونه! (ماده ۱۸۷ ق.م.ا)
و بالاخره ماده ۱۸۷ یک نکته کلیدی دیگه رو میگه: «در شهادت شرعی نباید علم به خلاف مفاد شهادت وجود داشته باشد. هرگاه قرائن و امارات بر خلاف مفاد شهادت شرعی باشد، دادگاه، تحقیق و بررسی لازم را انجام می دهد و در صورتی که به خلاف واقع بودن شهادت، علم حاصل کند، شهادت معتبر نیست.» یعنی قاضی نباید خودش بدونه که شهادت دروغه. اگه قاضی ببینه یک سری مدارک یا شواهد دیگه (که بهش میگن قرائن و امارات) با شهادت فرق دارن، باید بیشتر تحقیق کنه. اگه بعد از تحقیق به این نتیجه برسه که شهادت دروغه، دیگه اون شهادت رو قبول نمی کنه.
شهادت دادن توی دادگاه یک مسئولیت بزرگه و هر کلمه و هر جمله ای که به زبون میاد، می تونه سرنوشت یک نفر رو عوض کنه. برای همین، قانون با این همه شرایط، میخواد مطمئن بشه که فقط حرف حق و واقعی شنیده میشه.
نصاب شهادت در جرایم مختلف (قانون مجازات اسلامی)
تا اینجا گفتیم که شاهد کیه و چطور باید شهادت بده. حالا می رسیم به یک نکته خیلی مهم دیگه: «نصاب شهادت». نصاب یعنی تعداد مشخصی از شاهدها که برای اثبات یک جرم خاص لازم هستن. اینجوری نیست که با شهادت هر تعداد شاهدی، بشه هر جرمی رو ثابت کرد. قانون مجازات اسلامی، توی مواد ۱۹۹ و ۲۰۰، این نصاب ها رو دقیقاً مشخص کرده که خیلی هم مهمه.
قاعده کلی: دو تا مرد! (ماده ۱۹۹ ق.م.ا)
ماده ۱۹۹ اول یک قاعده کلی میگه: «نصاب شهادت در کلیه جرائم، دو شاهد مرد است مگر در زنا، لواط، تفخیذ و مساحقه که با چهار شاهد مرد اثبات می گردد.» یعنی به طور عمومی، برای ثابت کردن بیشتر جرم ها، دو تا شاهد مرد لازمه. این رو بذارید کنار. حالا موارد استثناء:
- جرایم خیلی خاص: برای جرم هایی مثل زنا، لواط، تفخیذ و مساحقه (که جزو جرایم حدی هستن و مجازات های سنگینی دارن)، نصاب سخت گیرانه تره: چهار شاهد مرد.
شهادت زن ها و ترکیب های پیچیده تر!
قانون مجازات اسلامی به اعتبار شهادت زن ها هم توجه کرده، البته با شرایط خاص خودش:
- اثبات زنای موجب حد جلد، تراشیدن یا تبعید: برای این نوع زنا، شهادت دو مرد و چهار زن عادل نیز کافی است. یعنی ترکیب شاهد مرد و زن هم می تونه این جرم رو ثابت کنه.
- مجازات های غیر از موارد بالا: اگه مجازات جرمی غیر از این هایی باشه که گفتیم (یعنی نه زنا، لواط و… باشه و نه حدی مثل شلاق، تراشیدن و تبعید)، حداقل شهادت سه مرد و دو زن عادل لازم است.
- فقط حد شلاق: توی همین مورد آخر، اگه دو مرد و چهار زن عادل به یک جرم شهادت بدن، فقط حد شلاق اون جرم ثابت میشه.
- جنایات موجب دیه: برای اثبات جنایاتی که فقط دیه دارن (یعنی حبس یا مجازات حدی نداره و فقط جبران خسارت مالیه)، با شهادت یک شاهد مرد و دو شاهد زن نیز قابل اثبات است. این نشون میده که توی امور مالی، اعتبار شهادت زن ها بیشتر لحاظ میشه.
شرط مشاهده مستقیم در زنا و لواط (ماده ۲۰۰ ق.م.ا)
ماده ۲۰۰ یک نکته خیلی خیلی مهم دیگه رو برای شهادت در مورد زنا یا لواط مشخص می کنه: «در خصوص شهادت بر زنا یا لواط، شاهد باید حضوری عملی را که زنا یا لواط با آن محقق می شود دیده باشد و هرگاه شهادت مستند به مشاهده نباشد و همچنین در صورتی که شهود به عدد لازم نرسند شهادت در خصوص زنا یا لواط، قذف محسوب می شود و موجب حد است.» این یعنی چی؟ یعنی برای این جرم ها، شاهد باید با چشم خودش ببینه که عمل زنا یا لواط داره انجام میشه. حتی اگه یک نفر بگه من دیدم این ها رو توی یک اتاق، اما خود عمل رو ندیده باشه، شهادتش قبول نیست.
نکته مهم تر اینکه، اگه کسی این شهادت رو بده، اما تعداد شاهدها به نصاب لازم نرسه (یعنی کمتر از ۴ مرد باشه)، اون شهادت «قذف» محسوب میشه! قذف یعنی تهمت زدن به پاکدامنی یک نفر، که خودش یک جرمه و مجازات حد (یعنی ۸۰ ضربه شلاق) داره. این نشون میده که قانون توی این موارد چقدر حساس و دقیق عمل می کنه.
پس می بینید که نصاب شهادت، کاملاً به نوع جرم بستگی داره و هدفش اینه که توی جرم های سنگین تر، با دقت و وسواس بیشتری تصمیم گیری بشه.
جرح و تعدیل شهود، رجوع از شهادت و شهادت بر شهادت (قانون مجازات اسلامی)
حالا که با شرایط شاهد، نحوه شهادت دادن و نصاب ها آشنا شدیم، وقتشه که بریم سراغ یک سری مفاهیم دیگه که توی پرونده های قضایی مربوط به شهادت، خیلی کاربرد دارن و دونستنشون حسابی به کارتون میاد. این مفاهیم شامل جرح و تعدیل، رجوع از شهادت و شهادت بر شهادت میشن.
جرح و تعدیل شهود: محک زدن شاهد (ماده ۱۹۱ ق.م.ا)
«جرح» و «تعدیل» مثل دو کفه ترازو می مونن که می خوان وزن اعتبار یک شاهد رو بسنجن. ماده ۱۹۱ ق.م.ا این دو رو اینجوری تعریف می کنه: «شاهد شرعی قابل جرح و تعدیل است. جرح شاهد عبارت از شهادت بر فقدان یکی از شرایطی که قانون برای شاهد شرعی مقرر کرده است و تعدیل شاهد عبارت از شهادت بر وجود شرایط مذکور برای شاهد شرعی است.»
- جرح: یعنی یکی از طرفین دعوا میاد و میگه که این شاهد، اون شرایطی رو که قانون برای شاهد شرعی گفته (مثل بلوغ، عقل، ایمان، عدالت و…) نداره. مثلا میگه: آقا این شاهد عادل نیست، چون من خودم دیدم که مشروب می خورد.
- تعدیل: یعنی برعکس جرح. یکی از طرفین دعوا میاد و میگه: نه آقا، این شاهد کاملاً عادله و همه شرایط رو داره.
ماده ۱۹۲ هم به صراحت میگه که قاضی حتماً باید این حق رو به طرفین اعلام کنه. یعنی باید بهشون بگه که شما حق دارید شاهد طرف مقابل رو جرح کنید یا شاهد خودتون رو تعدیل کنید.
کی میشه شاهد رو جرح کرد؟ (ماده ۱۹۳ ق.م.ا)
به طور کلی، جرح شاهد باید قبل از اینکه شاهد شهادت بده اتفاق بیفته. اما ماده ۱۹۳ یک تبصره داره: «مگر آنکه موجبات جرح پس از شهادت معلوم شود. در این صورت، جرح تا پیش از صدور حکم به عمل می آید و در هر حال دادگاه مکلف است به موضوع جرح، رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.» یعنی اگه بعد از شهادت دادن، تازه فهمیدید که شاهد شرایط لازم رو نداشته، تا قبل از اینکه حکم صادر بشه، می تونید اون رو جرح کنید. توی هر صورت، دادگاه باید به این موضوع رسیدگی کنه.
چطور جرح یا تعدیل رو ثابت کنیم؟ (ماده ۱۹۴ و ۱۹۵ ق.م.ا)
ماده ۱۹۴ میگه که اگه قاضی شهادت شاهدی رو رد کنه یا اون شاهد جرح بشه، اون کسی که میگه شاهدش صلاحیت داره، می تونه دلیل بیاره و ثابت کنه که شاهدش شرایط رو داره. ماده ۱۹۵ هم یک نکته ظریف داره: «در اثبات جرح یا تعدیل شاهد، ذکر اسباب آن لازم نیست و گواهی مطلق به تعدیل یا جرح، کفایت می کند مشروط بر آنکه شاهد دارای شرایط شرعی باشد.» یعنی لازم نیست بگید چرا عادله، فقط کافیه بگید عادله یا نیست. اما تبصره ماده ۱۹۵ یک نکته کلیدی داره: «در اثبات یا نفی عدالت، علم شاهد به عدالت یا فقدان آن لازم است و حسن ظاهر به تنهایی برای احراز عدالت کافی نیست.» یعنی صرف اینکه یک نفر ظاهر خوبی داره، دلیل بر عدالتش نیست و کسی که در مورد عدالتش شهادت میده، باید به اون عدالت علم داشته باشه.
اگه شهود جرح و تعدیل با هم دعوا کنن؟ (ماده ۱۹۶ ق.م.ا)
ماده ۱۹۶ میگه: «هرگاه گواهی شهود معرفی شده در اثبات جرح یا تعدیل شاهد با یکدیگر معارض باشد از اعتبار ساقط است.» یعنی اگه یک نفر بیاد بگه شاهد عادله و یک نفر دیگه بیاد بگه عادل نیست و هر دو هم شاهد باشن و گواهی شون با هم تضاد داشته باشه، هیچ کدوم از این شهادت ها قبول نیست.
رجوع از شهادت: وقتی شاهد حرفش رو پس می گیره (ماده ۱۹۸ ق.م.ا)
ماده ۱۹۸ میگه: «رجوع از شهادت شرعی، قبل از اجرای مجازات موجب سلب اعتبار شهادت می شود و اعاده شهادت پس از رجوع از آن، مسموع نیست.» یعنی اگه یک نفر شهادت بده و بعد از مدتی، قبل از اینکه مجازات اجرا بشه، بیاد و بگه من شهادتم رو پس می گیرم و حرفم دروغ بود، اون شهادت دیگه هیچ اعتباری نداره و انگار نه انگار که شهادتی داده شده. نکته مهم تر اینکه، اگه یک بار پس گرفت، دیگه نمیتونه دوباره بیاد و همون شهادت رو بده، چون دیگه به حرفش گوش داده نمیشه.
شهادت بر شهادت: شهادتی از جنس نقل قول! (ماده ۱۸۸، ۱۸۹، ۱۹۰ ق.م.ا)
گاهی اوقات، شاهد اصلی یک پرونده نمیتونه بیاد توی دادگاه شهادت بده. مثلا فوت کرده، یا خیلی دوره، یا بیمار شده. توی اینجور مواقع، قانون یک راهکار گذاشته به اسم «شهادت بر شهادت». ماده ۱۸۸ میگه: «شهادت بر شهادت شرعی در صورتی معتبر است که شاهد اصلی فوت نموده و یا به علت غیبت، بیماری و امثال آن، حضور وی متعذر باشد.»
- شاهد اصلی کیه؟ همون کسی که خودش دیده یا شنیده.
- شاهد فرع کیه؟ همون کسی که از شاهد اصلی، شهادتش رو شنیده و حالا داره شهادت شاهد اصلی رو نقل می کنه.
تبصره ۱ ماده ۱۸۸ هم میگه که شاهد فرع هم باید همون شرایط شاهد اصلی رو داشته باشه. اما یک نکته خیلی مهم توی تبصره ۲ ماده ۱۸۸ وجود داره: «شهادت بر شهادت شاهد فرع، معتبر نیست.» یعنی نمیشه شاهد فرع از یک شاهد فرع دیگه شهادت بده. این زنجیره فقط تا یک مرحله قابل قبوله.
چه جرم هایی با شهادت بر شهادت ثابت میشن؟ (ماده ۱۸۹ ق.م.ا)
ماده ۱۸۹ میگه: «جرائم موجب حد و تعزیر با شهادت بر شهادت اثبات نمی شود لکن قصاص، دیه و ضمان مالی با آن قابل اثبات است.» یعنی برای جرم هایی که مجازات حد (مثل زنا یا دزدی با شرایط خاص) یا تعزیر (مثل توهین، کلاهبرداری) دارن، نمیشه با شهادت بر شهادت حکم داد. اما برای قصاص، دیه (جبران خسارت بدنی) و ضمان مالی (تعهدات مالی) میشه به شهادت بر شهادت استناد کرد. این نشون میده که قانون توی جرم های سنگین تر، سختگیری بیشتری داره.
اگه شاهد اصلی حرفش رو پس بگیره؟ (ماده ۱۹۰ ق.م.ا)
ماده ۱۹۰ هم می تونه پرونده رو به کلی عوض کنه: «در صورتی که شاهد اصلی، پس از اقامه شهادت به وسیله شهود فرع و پیش از صدور رأی، منکر شهادت شود، گواهی شهود فرع از اعتبار ساقط می شود اما بر انکار پس از صدور حکم، اثری مترتب نیست.» یعنی اگه شاهد فرع اومد و شهادت شاهد اصلی رو نقل کرد، اما قبل از اینکه حکم دادگاه صادر بشه، شاهد اصلی خودش حاضر شد و گفت: من همچین شهادتی ندادم یا حرفم عوض شده، دیگه اون شهادت بر شهادت بی اعتبار میشه. اما اگه بعد از صدور حکم، شاهد اصلی حرفش رو پس بگیره، دیگه اثری روی حکم نداره.
شرایط شهادت شهود در قانون مدنی (پرونده های حقوقی)
خب، تا اینجا بیشتر در مورد پرونده های کیفری و قانون مجازات اسلامی صحبت کردیم. حالا می رسیم به پرونده های حقوقی و اینکه ماده قانونی شهادت شهود توی قانون مدنی چیا هستن. یادتون باشه که توی قانون مدنی، ما با جرم و مجازات سروکار نداریم، بلکه بیشتر با حقوق و تعهدات مالی، ملک و امثالهم روبرو هستیم. مواد ۱۳۰۹ تا ۱۳۲۱ قانون مدنی، چارچوب شهادت رو توی این جور پرونده ها مشخص می کنن.
مواد کلیدی قانون مدنی: ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۹
با اینکه توی قانون مدنی تعریف صریحی از شهادت نداریم، اما مواد مختلفی به شرایط و نحوه قبول شهادت اشاره می کنن. مهم ترین این ها مواد ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۹ هستن که شرایط رو برای شهادت شهود توی امور حقوقی اینجوری بیان می کنن:
۱. شهادت باید از روی قطع و یقین باشه (ماده ۱۳۱۵ ق.م)
ماده ۱۳۱۵ میگه: «شهادت باید از روی قطع و یقین باشد؛ نه به طور شک و تردید.» این شرط دقیقاً شبیه همون شرطی هست که توی قانون مجازات اسلامی داشتیم. یعنی شاهد باید به اون موضوعی که داره در موردش حرف می زنه، کاملاً مطمئن باشه و از روی شک و گمان یا صرف شنیده ها، شهادت نده. باید با حواس خودش به اون موضوع علم پیدا کرده باشه.
۲. شهادت باید با دعوا مطابقت داشته باشه (ماده ۱۳۱۶ ق.م)
ماده ۱۳۱۶ یک نکته مهم دیگه رو روشن می کنه: «شهادت باید مطابق با دعوا باشد؛ ولی اگر در لفظ مخالف و در معنی موافق یا کمتر از ادعا باشد، ضرری ندارد.» یعنی شهادتی که داده میشه، باید به موضوع همون دعوایی که توی دادگاه مطرحه، مربوط باشه. اگه شاهد در مورد یک موضوع دیگه شهادت بده، خب به درد این پرونده نمی خوره. اما اگه توی حرف زدنش (لفظش) یک کم فرق داشته باشه، ولی از نظر معنی یا از نظر میزان، کمتر از ادعای خواهان باشه، مشکلی نیست و باز هم قابل قبوله. مثلاً اگه خواهان بگه ۱۰ میلیون طلب دارم و شاهد بگه ۸ میلیون، شهادتش تا ۸ میلیون قبول میشه.
۳. شهادت شهود باید یکسان باشه (ماده ۱۳۱۷ ق.م)
ماده ۱۳۱۷ روی وحدت مفاد شهادت شهود تأکید می کنه: «شهادت شهود باید مفاداً متحد باشد، بنابراین اگر شهود به اختلاف شهادت دهند، قابل اثر نخواهد بود؛ مگر در صورتی که از مفاد اظهارات آن ها، قدر متیقنی به دست آید.» اینم شبیه همون شرطی هست که توی قانون مجازات اسلامی داشتیم. اگه چند تا شاهد شهادت میدن، حرفشون در مورد اصل موضوع باید یکی باشه. نمیشه هر کدومشون یک چیز متفاوت بگن. اما اگه از بین حرف های مختلفشون، یک بخش مشترک و قابل اطمینان (قدر متیقن) دربیاد، همون بخش مشترک قبول میشه. مثلاً اگه یکی از شاهدها بگه فلان قرارداد ۱۰ میلیون تومن بود و اون یکی بگه ۱۲ میلیون، اون ۱۰ میلیون تومن که هر دو قبول دارن، قدر متیقن حساب میشه.
۴. اختلاف جزئی اشکالی نداره (ماده ۱۳۱۸ ق.م)
ماده ۱۳۱۸ کمی از سختگیری ماده قبلی رو کم می کنه: «اختلاف شهود در خصوصیات امر، اگر موجب اختلاف در موضوع شهادت نباشد، اشکالی ندارد.» یعنی اگه شاهدها در مورد جزئیات کوچک و فرعی که روی اصل موضوع تأثیری نداره، با هم اختلاف داشته باشن، اشکالی نداره و شهادتشون باز هم قابل قبوله. مثلاً همه بگن ماشین تصادف کرده، اما یکی بگه رنگش قرمز بود و اون یکی بگه سورمه ای، این اختلاف جزئی تأثیری روی اصل وقوع تصادف نداره.
۵. اگه شاهد حرفش رو پس بگیره… (ماده ۱۳۱۹ ق.م)
ماده ۱۳۱۹ درباره رجوع از شهادت میگه: «در صورتی که شاهد از شهادت خود رجوع کند یا معلوم شود بر خلاف واقع شهادت داده است، به شهادت او ترتیب اثر داده نمی شود.» این هم مثل قانون مجازات اسلامیه. اگه شاهدی حرفش رو پس بگیره یا معلوم بشه دروغ گفته، شهادتش هیچ اعتباری نداره. حتی اگه حکمی هم بر اساس اون شهادت صادر شده باشه، توی مرحله تجدیدنظر، اون حکم باطل میشه.
شرایط اختصاصی شاهد در امور حقوقی
علاوه بر این مواد، توی امور حقوقی هم یک سری شرایط عمومی برای شاهد در نظر گرفته میشه که از اصول کلی فقه و قانون گرفته شده:
- بلوغ، عقل، ایمان، عدالت: این شرایط هم مثل امور کیفری، برای شاهد مهمه. البته ممکنه برای تشخیص عدالت توی امور حقوقی، سختگیری ها کمی کمتر از امور کیفری (خصوصاً در مورد حدود) باشه، اما باز هم قاضی باید به عدالت شاهد اطمینان داشته باشه.
- عدم ذینفع بودن: شاهد نباید توی دعوا نفع شخصی داشته باشه.
- عدم خصومت با طرفین: شاهد نباید با طرفین دعوا دشمنی داشته باشه.
نصاب شهادت در امور حقوقی:
معمولاً برای اثبات امور مالی و حقوقی، به دو شاهد مرد نیاز داریم. در برخی موارد هم یک شاهد مرد و دو شاهد زن می تونه کافی باشه. البته این موضوع به نوع دعوا و ارزش مالی اون هم بستگی داره.
پس می بینید که شهادت دادن توی امور حقوقی هم قواعد خودش رو داره، با این تفاوت که شاید بعضی از سختگیری هاش نسبت به امور کیفری (مثل جرم های حدی) کمتر باشه، اما دقت و صحت توی شهادت همیشه حرف اول رو می زنه.
تفاوت های کلیدی شهادت در امور حقوقی و کیفری و نکات کاربردی
تا اینجای کار، حسابی با ماده قانونی شهادت شهود توی هر دو حوزه حقوقی و کیفری آشنا شدیم. حالا وقتشه یک جمع بندی بکنیم و ببینیم چه تفاوت های مهمی بین این دو تا وجود داره و چند تا نکته کاربردی رو هم با هم مرور کنیم که اگه خدای نکرده گذرمون به دادگاه افتاد، به دردمون بخوره.
تفاوت ها در شرایط شاهد و تعدادشون (نصاب)
بزرگترین تفاوت، همین جاست:
- سختگیری بیشتر در امور کیفری: توی پرونده های کیفری، مخصوصاً اونایی که مجازات سنگین (حد) دارن، قانون حسابی سختگیره. هم شرایط شاهد (مثل طهارت مولد) دقیق تره و هم نصاب شهادت (تعداد شاهدها) بیشتره. مثلا برای زنا ۴ تا شاهد مرد لازمه.
- اهمیت عدالت و طهارت مولد در کیفری: شرط عدالت و طهارت مولد توی امور کیفری (مخصوصاً برای شهادت شرعی) خیلی جدی تر از امور حقوقیه و قاضی باید با دقت بالاتری اون ها رو احراز کنه.
- انعطاف بیشتر در حقوقی: توی امور حقوقی، شرایط شاهدها و نصاب شهادت معمولاً کمی انعطاف پذیرتره. مثلاً برای اثبات امور مالی، شهادت یک مرد و دو زن هم ممکنه قبول بشه.
تفاوت در آثار رجوع از شهادت
اگه یک شاهد از شهادتش برگرده، توی هر دو حوزه شهادتش بی اعتبار میشه. اما اثراتش می تونه فرق کنه:
- آثار سنگین تر در امور کیفری: اگه با شهادت دروغ یک نفر، حکم حدی (مثل اعدام یا قطع دست) صادر و اجرا بشه، اون شاهد باید دیه یا قصاص رو جبران کنه. یعنی مسئولیتش خیلی سنگین تره.
- آثار مالی در امور حقوقی: توی امور حقوقی، اگه شهادت دروغ باعث ضرر مالی به کسی بشه، شاهد باید اون ضرر مالی رو جبران کنه.
شهادت کذب (دروغ)؛ جرم بزرگی که نباید مرتکب شد!
یکی از مهمترین نکاتی که باید بدونیم، مجازات شهادت کذب یا شهادت دروغه. ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) این موضوع رو روشن کرده:
«هر کس در دادگاه شهادت دروغ بدهد، به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.»
پس اگه توی دادگاه حاضر شدید، حتی اگه فکر می کنید به نفع خودتون یا دوست و آشناهاتونه، به هیچ وجه شهادت دروغ ندید. مجازاتش کم نیست و پایه های عدالت رو سست می کنه.
نقش قاضی در ارزیابی شهادت
با اینکه شهادت شهود یکی از مهمترین ادله اثبات دعواست، اما این قاضیه که حرف آخر رو می زنه. قاضی فقط به شهادت نگاه نمی کنه، بلکه همه قرائن و امارات (یعنی همون شواهد و مدارک دیگه) رو کنار هم میذاره. ممکنه قاضی با اینکه شهادت شرعی هم وجود داره، اما با توجه به مدارک دیگه، به علم برسه که شهادت دروغه یا با واقعیت مطابقت نداره. توی اینجور مواقع، شهادت رو کنار میذاره.
اعتراض به شهادت شهود (جرح)
اگه شما طرف دعوا هستید و فکر می کنید شاهدی که طرف مقابل معرفی کرده، شرایط قانونی رو نداره یا دروغ میگه، حتماً باید به موقع اعتراض (جرح) کنید. همونطور که گفتیم، معمولاً این کار باید قبل از شهادت انجام بشه، اما اگه دلایلش بعداً مشخص شد، تا قبل از صدور حکم هم میشه جرح رو مطرح کرد. حواستون باشه که این حق شماست و قاضی هم باید این حق رو بهتون یادآوری کنه.
آیا شهادت شفاهی معتبره یا باید مکتوب باشه؟
شهادت معمولاً به صورت شفاهی و توی دادگاه، جلوی قاضی و طرفین دعوا انجام میشه. توی این فرآیند، شهود سوگند یاد می کنن که جز راست نگن. بعد شهادتشون ثبت میشه. اگه کسی نتونه حرف بزنه یا بنویسه، با اشاره هم ممکنه قبول بشه. گواهی مکتوب یا صوتی تصویری هم فقط توی شرایط خاص (مثل بیماری یا فوت شاهد) و با احراز اصالت توسط دادگاه، قابل قبوله.
در نهایت، شهادت دادن یک مسئولیت خیلی بزرگ و خطیره. ممکنه زندگی یک نفر رو از این رو به اون رو کنه. برای همین، قانون این همه ماده و تبصره داره تا از این ابزار مهم، سوءاستفاده نشه و عدالت برقرار بمونه. همیشه یادتون باشه که اگه شاهد هستید، فقط و فقط حقیقت رو بگید و اگه طرف دعوا هستید، حق دارید که از حقوق خودتون دفاع کنید و اگه شهادتی رو غیرواقعی می دونید، بهش اعتراض کنید.
نتیجه گیری
همانطور که دیدیم، شهادت شهود یکی از سنگ بناهای مهم در سیستم حقوقی و قضایی کشور ماست. از ماده قانونی شهادت شهود در قانون مجازات اسلامی گرفته تا مواد ۱۳۰۹ تا ۱۳۲۱ قانون مدنی، هر کدام به جنبه های مختلفی از این دلیل مهم اثبات دعوا پرداختند. با هم یاد گرفتیم که شرایط یک شاهد عادل چیست، چگونه باید شهادت داد و نصاب شهادت در جرایم گوناگون چقدر است. همچنین با مفاهیمی مثل جرح و تعدیل شهود و شهادت بر شهادت آشنا شدیم و تفاوت های این امر را در پرونده های حقوقی و کیفری مرور کردیم.
اهمیت این موضوع به قدری بالاست که حتی شهادت دروغ می تواند مجازات های سنگینی را در پی داشته باشد. پس همیشه به یاد داشته باشید که مسئولیت شاهد بودن، بار سنگینی بر دوش ما می گذارد و آگاهی از این قوانین، نه تنها برای افرادی که درگیر پرونده های قضایی هستند، بلکه برای هر شهروند آگاه و مسئولیت پذیری ضروری است. در نهایت، در هرگونه مواجهه با مسائل حقوقی و قضایی، توصیه می شود حتماً با یک مشاور حقوقی یا وکیل متخصص مشورت کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید و از حقوق خود دفاع نمایید.



